«همه چیز از هم میپاشد» به قلم نویسندهی برجستهی آفریقایی، «چینوا آچه به» در سال 1958 منتشر شد. این رمان تاریخی، به شرایط نابسامان کشورهای آفریقایی در قرن نوزدهم میپردازد. این کتاب یکی از آثار مهم در مدارس کشورهای آفریقایی، آمریکا و اروپا به شمار میآید و نگاهی دقیق به سنتهای کشور خود دارد.
قهرمان و شخصیت اصلی داستان، مردی به نام «اُکُنکوُو» است. نویسنده 9 روستای خیالی را به تصویر میکشد و که نام یکی از آنها «اوموفیا» است و قوم ایگبو در آن سکونت دارد. کتاب علاوه بر زندگی شخصی و خانوادگی «اُکُنکوُو» تاثیر استعمار انگلستان و مبلغان مذهبی مسیحی را بر سنتهای این قوم بیان میکند.
این رمان ویژگیهای اساسی یک رمان انگلیسی زبان را دارد و از اولین رمانهای آفریقایی است که به زبان انگلیسی نوشته شده است. این اثر تحسین منتقدان زیادی را در سرتاسر دنیا به همراه داشت و توانست در سال 2007 توانست جایزهی بینالمللی بوکر را از آن خود کند. در سال 2009 نیز مجلهی نیوز ویک، رمان «همه چیز از هم میپاشد» را در بین 100 رمان برگزیدهی خود، در رتبهی چهاردهم قرار داد. این رمان تاکنون به بیش از 50 زبان دنیا ترجمه شده و بیش از 8 میلیون نسخه فروش داشته است.
«چینوا آچه به» در سال 1930 در کشور نیجریه به دنیا آمد. او یکی از نویسندگان و شعرای سرشناس نیجریه و قارهی آفریقا محسوب میشود و از او به عنوان «بنیانگذار ادبیات آفریقایی در زبان انگلیسی» یاد میشود.
«چینوا آچه به» در خانوادهای پرجمعیت در شرق کشور نیجریه و در منطقهی ایگبو زبان به دنیا آمد. او در سال 1948 تحصیلات دبیرستان را به پایان رساند و با بورس تحصیلی دانشگاه، وارد دانشکدهی پزشکی شد. او پس از یک سال تصمیم گرفت رشتهی خود را به علوم انسانی تغییر داد.
تصویر غلط و تحریف شدهای که استعمارگران انگلیسی از مردم آفریقا نشان میدادند، موجب شد او خود دست به کار شود و در قالب داستان چهرهی واقعی مردم آفریقا را به دنیا نشان دهد. کتاب «همه چیز از هم میپاشد» اولین اثر اوست که در سال 1958 منتشر شد و برای او موفقیت زیادی به همراه داشت. او در این رمان فرهنگ و رسوم کشور خود را به نمایش میگذارد و به استعمار و فساد در آفریقا میپردازد. «چینوا آچهبه» در طول سالهای فعالیتش علاوه بر نوشتن رمان، چندین مجموعه داستان کوتاه تحت عنوان «راه مردان مرده» و «ازدواج امری خصوصیست» منتشر کرده است. او همچنین شاعر است و چندین کتاب شعر در کارنامهی ادبی او به چشم میخورد. از دیگر آثار او میتوان به کتاب کودک و مقالات، نقد و تفسیر سیاسی اشاره کرد.
چینوا آچه به در سال 2013 در سن 82 سالگی در ایالت ماساچوست آمریکا در گذشت. پس از دوماه از درگذشت او، پیکرش به نیجریه فرستاده شد تا در کشورش به خاک سپرده شود. نلسون ماندلا میگوید: "چینوا آچهبه نویسندهای است که دیوارهای زندان با یاری او فرو ریخت"
انتشارات کتابسرای نیک کتاب صوتی«همه چیز از هم میپاشد» را در سال 1398 منتشر کرده است. ترجمهی این اثر را علی هداوند و خوانش آن را افشین قربانی و شهره روحی بر عهده داشتهاند. کتاب صوتی «همه چیز از هم میپاشد» از سه بخش کلی و 25 فصل تشکیل شده است و حجم کتاب صوتی 398 مگابایت است. امکان تهیهی نسخهی صوتی «همه چیز از هم میپاشد» از همین صفحه از سایت فیدیبو فراهم شده است.
جشن سیب زمینی ساده از راه میرسید و اوموفیا در حال و هوای جشن بود. رسمی بود برای سپاسگذاری از "آنی" الههی زمین و منشا حاصلخیزی. "آنی" بیش از خدایان دیگر در زندگی مردم نقش داشت. او داور نهایی تقوا و کردار بود. گذشته از این با پدران درگذشتهی قبیله که اجسادشان تسلیم زمین میشد رابطهی نزدیکی داشت. جشن سیب زمینی تازه هر سال پیش از شروع برداشت، برای بزرگداشت الههی زمین و ارواح نیاکان قبیله برگزار میشد. پیش از هدیه کردن سیب زمینی تازه به این نیروها کسی آن را نمیخورد. زن و مرد و پیر و جوان، چشم انتظار جشن سیب زمینی تازه بودند. چون فصل فراوانی سال نو با آن آغاز میشد. در آخرین شب پیش از جشن، کسانی که هنوز سیب زمینیهای سال گذشته را داشتند، آنها را دور میریختند. سال نو باید با سیب زمینیهای تازه و خوشمزه شروع میشد. نه با محصولات پلاسیده و لیف مانند سال پیش.
همهی ظرفهای پخت و پز، کوزههای کدوقلیانی و کاسههای چوبی مخصوصا هاون چوبی که سیب زمینی را در آن میکوبیدند، شسته میشد. فوفوئه، سیب زمینی و سوپ سبزی غذای اصلی جشن بود. آنقدر غذا میپختند که هرچه خانوادهها و دوستان و فامیل و کسانی که از روستاهای دیگر دعوت بودند، میخوردند، بازهم در پایان روز مقدار زیادی باقی میماند.
از مرد ثروتمندی حکایت میکردند که کوهی چنان بزرگ از فوفو جلوی مهمانانش گذاشته بود که آنهایی که این طرف نشسته بودند، نمیدیدند که آن طرف چه میگذرد. تا اینکه در اواخر شب یکی از آنها دامادش را دید که از آن طرف تودهی غذاها پیدایش شد و آمد این طرف. تازه آن موقع بود که با هم سلام و احوال پرسی کردند و دست دادند. از این نظر جشن سیب زمینی تازه در اوموفیا، جشنی بود برای شادی و خوشی. آنطور که مردم ایگبو زبان میگویند، هر مردی که دستش به دهانش میرسید، باید تعدادی مهمان از دور و نزدیک دعوت میکرد.
اُکُنکوُو همیشه بستگان زنهایش را دعوت میکرد و چون در حال حاضر سه همسر داشت، مهمانانش خیلی زیاد میشدند. اما گاهی اُکُنکوُو به اندازهی دیگران به جشن اشتیاق نشان نمیداد. غذاخور بینظیری بود. میتوانست یکی دو کوزهی بزرگ شراب خرما بنوشد. اما از اینکه چندید روز به انتظار جشن بنشیند یا آن را از سر بگذراند، ناراحت بود. بیشتر از کار کردن در مزرعه خوشحال میشد.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 397.۰۸ مگابایت |
مدت زمان | ۰۷:۰۸:۳۲ |
نویسنده | چینوآ آچه به |
مترجم | علی هداوند |
راوی | شهره روحی |
راوی دوم | افشین قربانی |
ناشر | انتشارات کتابسرای نیک |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۱۱/۱۵ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 46,500 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
✔️