مهمند آدمی جالب است. او هم مثل من مدرسه نرفته، آخر استادی من هم اسمی است مثل معین نیست که هم استاد است، هم دکترای ادبی است.. وضع من مثل استاد قریب است... قانون استادسازی که به وجود آمد او را فرستادند مدرسه نظام.. زندگی هزار رنگ و رو دارد. ما فقط مزایای مالی استادی را نداریم.. ما با حقوق معلّمی هم بازنشسته شدیم.. کاش «معین» البته دکتر معین را میگویم این همه مته به خشخاش نمیگذاشت، خدا روانش را به مینو شاد کند.. دانشمند بود.. پرکار بود ولی زیادی حرص مدرک تحصیلی را میخورد. او باسوادتر از این بود که دکترای ادبیات برایش کسب آبرو کند.. ولی.. دراینباره مقالهای نوشته که کاش نمینوشت...از ارزش کار او کاسته..
بیچاره معین وقتی مرد، آب از آب تکان نخورد، ولی به قول مهمند وقتی «مهوش» در حال مستی تصادف کرد و مرد.. تهران چهرهاش عوض شد.. تشیع جنازهاش رستاخیزی بود.. از شوش تا ابنبابویه جای سوزن انداختن نبود.. ماشینها قادر به حرکت در جادههای شوش شهرری.. ابن بابویه نبودند.. مردم پیاده به ابن بابویه میرفتند. تو این وانفسا، که آدم بیحُرمت شده مهمند میخواهد ما از هدایت تجلیل کنیم، فکر هم میکند.. هدایت یک حزبی بوده.. خودش، مهمند را میگویم چند سالی زندان سیاسی بوده، اعتقاد هم به مبارزه دارد فکر می کند هرکس با نوشین یا علوی نشست و برخاست کرده سیاسی و حزبی است..
بیتردید هدایت یکی از چهرههای مطرح در ادبیات معاصر است ولی نه حزبی بود، نه افکار مادی داشت.. لائیک هم نبود.. مثل همه نابغهها جمع اضداد بود.
مهمند میگفت: تو در میزگرد هدایت نمیخواهی شرکت کنی، بعد هم گفته بود.. میترسم، میترسم بگویند کار پژوهش به کجا کشیده که یک کارمند رتبه ۳ رفاه معلّم می خواهد درباره بوفکور اظهار نظر کند..
البته.. من این نوع قضاوت را قبول ندارم، هرکس هم اینطور داوری کند کودکانه است.. ما جور دیگری فکر میکنیم.. ولی درباره هدایت مجبورم عقیدهام را بگویم.. عقیده من درباره او هرگز مربوط به دوستی و آشنایی من با او نمیشود..
«صادق از هرگونه دستهبندی و حزببازی متنفر بود و هرگز نمیخواست اراده و آزادی خود را به دست گروهها یا تشکیلات خاصی بسپارد. اگر او با برخی از هنرمندان و روشنفکرانی که متمایل به احزاف خاصی بودند دوستی داشت تنها دوستی ادبی بود نه سیاسی و طبیعی است که به علت نفرت از فاشیسم و حکومتهای قلدر با عناصری که به دموکراسی اظهار تمایل میکردند بیشتر مانوس بود ولی او هیچگاه در هیچ دستهبندی سیاسی عضویت نداشته، به خصوص از مسائل سیاسی روز بیاندازه متنفر بوده است.