یکی از زشتترین نادانیهای بعضی از افراد بشر همین است که تفاوتی میان مهلت (فاصله میان عمل ظلم و کیفر آن) و خروج از حیطۀ حکومت و سلطۀ خداوندی نمیگذارند و نمیفهمند که:
از تیر آه مظلوم، ظالم امان نیابد
پیش از نشانه خیزد، از دلْ فغانْ کمان را
«صائب تبریزی»
اگر از دقت نظر کافی برخوردار بودیم و از آنچه در جهان هستی میگذرد، تا حدودی آگاهی داشتیم، علتهایی را میدیدیم که قرنها پیش در صحنۀ کیهان بزرگ به وجود آمده، معلولات آنها پس از قرنها بروز کردهاند. اگر کوتهنظرانی که فقط پیرامون خود را میبینند و حاضر نیستند حتی یک وجب دورتر از موقعیت محدود خود را ببینند، در آن قرنها قرار گیرند، محال است درک کنند که عللی که در آن زمانِ زندگی آنان به وجود آمده است، معلولات خود را در قرنها بعد به وجود خواهد آورد. حقیقت این است که اغلب مردم در دایرههای کوچکی از موضوعات و پدیدهها که با معلومات محدود و خواستههای ناچیز به دور خود کشیدهاند، زندگی میکنند؛ اگرچه هر یک از معلومات محدود آنان، مفاهیمی به وسعت وجود و قانون و ماده و حرکت باشد. پستتر از اینان، هواپرستان و ستمکارانی هستند که فقط همان لحظه و موقعیتی را میشناسند که در آن بهسر میبرند.
در اینجا، ناگزیریم این مثال را ذکر کنیم: در عمل جنسی، لحظۀ حساسی که به وجود میآید، همهچیز و همه کس و حتی خود طرفین را هم به فراموشی میسپارد. چنان که طرفین در عمل جنسی، چیزی جز فرو رفتن در آن حالت معین ندارند، همچنین خودمحوران و ستمکاران، تمام موجودیت خود را در همان لحظه و همان موقعیتی میبینند که موافق خواستۀ آنان پیش آمده است. مثلاً، در آن هنگام که شخص مورد علاقه یا هر چیزی که سلطه بر آن برای یک خودمحور اهمیت دارد، در اختیار وی قرار گرفت، همۀ موجودیت او در همان لحظه و موقعیت پیروزی فرو میرود و هرگز نمیتواند میلیونها واقعیات و حقایق دور و نزدیک به خود را درک کند و بفهمد. ستمکار خودمحور در لحظههای گسیخته از هم و موقعیتهای بیارتباط با همهچیز، حتی بیارتباط با شخصیت خود زندگی میکند و اگر هم روزی اتفاق بیفتد یا ضرورت پیدا کند که برای ستمکاری و شهوترانی و خودکامگیهایش، اطلاعی از آنچه دیروز واقع شده است، به دست بیاورد، یا دربارۀ رویدادهای فردا حدسی بزند و یا اصلاً واقعیتی را فراتر از موقعیتی که دارد، بپذیرد، این کارها را انجام میدهد نه برای حقیقت داشتن خود آنها، بلکه بدان جهت که به لحظه یا موقعیت کامکاری او مربوط خواهد شد.
آری، بدین جهت است که ستمکاران خودمحور و خودمحوران ستمکار هرگز معنای مهلت را نمیفهمند و درک نمیکنند که ممکن است میان علت و معلول، عمل و عکسالعمل، گاهی فاصلههای زمانی وجود داشته باشد که گاهی بسیار طولانی است.