دانلود اپلیکیشن
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب اینجا تیمارستان است اثر احمد پدرام نشر ترانه پدرام

کتاب اینجا تیمارستان است اثر احمد پدرام نشر ترانه پدرام

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
نویسنده:
درباره اینجا تیمارستان است

از شهر فرار کرده­‌ام، از کار فرار کرده­‌ام، از خانه فرار کرده‌­ام، می­خواهم از دست بچه­‌هایم هم فرار کنم، اصلاً اگر می­شد از دست فردوس هم فرار می‌کردم­ اما مگر می­‌شود از دست خودم فرار کنم؟ مگر می­‌شود؟ شاید خودم را رها کنم؛ یعنی به خودم نرسم و بی­‌توجهی در رژیم غذایی، در خوردن داروهایم، در ورزش، در لباس و در بهداشت داشته باشم، اما فرار از دست خودم امکان ندارد. فکرها می­‌آیند و می­‌روند. تازه اگر فردوس هم نباشد که دیگر کسی را ندارم. این روزها «اکت» می­‌خوانم؛ رویکردی که نظرش بر «دیدنی دگرگونه» است. واژه­‌ها را می­خواهد رها کند، زمینه را نادیده بگیرد، «ناهمامیزی» می‌گوید­ و «بافتار»ی دگرگونه می­‌آفریند. این رویکردها اول باید به خودم کمک کند تا بپذیرم که می­توانم با مراجعینم سخن از آن‌ها بگویم. بی­‌تأثیر نیست اما هنوز بر آن مسلط نشده­‌ام؛ یعنی هنوز بر خودم مسلط نشده­‌ام. فکرها می­‌آیند و می­‌روند، بهتر از قبل، جدا از زمینه، به آن‌ها می­‌نگرم اما مثل عبور قافله­‌ای که از گردنه گذشته و به دزدانی برخورد کرده و نیمی از مال­شان ربوده­ شده و نیمی را رهانده و زخمی عمیق­‌تر بر جان ناتوان دارند، به عبور قافله‌ی اندیشه­‌هایم در گذرگاه این زمان می­‌نگرم. می­گفتم فرار کرده­‌ام، نه! آمده­‌ام یا رفته­‌ام به شهر کاشان، به قمصر، به شهرهایی که به زبان آوردن­شان هم دهان را پر از گلاب می­‌کند. تابلوی کاشان را که می­‌بینم سهراب یکه­‌سوار میدان احساسم می­‌شود: اهل کاشانم، روزگارم بد نیست ... چشم­ها را باید شست ... زندگی شستن یک بشقاب است. ...من قطاری دیدم که سیاست می­برد و چه خالی می­‌رفت پانزده‌ساله می­‌شوم از آن­وقت که حجم سبز را می­‌شنیدم و می­خواندم، بیست‌ودوساله می­‌شوم آن­وقت که سهراب ناگهان پرکشید و رفت و چه ساده روزنامه­‌ها در کشاکش «حجم سبز» نشده­ سیاست، حجم سبز او را ندیدند. حالا شصت‌وسه‌ساله‌ام و به کاشان آمده­‌ام. همکلاس گرانقدری را می­‌بینم، همسرش را که از نیکونهادان و نیکوکاران است. می­خواهم از فکرها فرار کنم. می­خواهم از بیرون به افکارم نگاه کنم. آقای الماسی نیکوکار و بزرگوار به استقبال­مان آمده است. خانم محمدزاده همکلاسی گرانقدرم به استقبال من و فردوس آمده­ است. همه­ خوبی­‌ها مثل نسیم قمصر کاشان در ۲۹ اسفند ۹۶ و ۱ فروردین ۹۷ به خارزار ذهنم می‌وزند و دگرگونم می­‌کنند. بهار می­شود. دوستی­‌ها چقدر بی­‌ریا شکل می­گیرد. فردوس و خانم محمدزاده و من و آقای الماسی. درخواست آقای الماسی را برای شرکت در جلسه‌ی خیریه...، می­‌پذیرم، حرف ندارد خواهشی این­گونه زلال، سبز، بی­‌ریا، صمیمی... می­روم و آنجا هم نیکوکاران شهر. در خانه­‌ای نیکو با میزبان­‌هایی نیکونهاد روبه­‌رو می­شوم. مسئولین دانشگاه و آموزش‌ و پرورش. مدرسه­‌سازان، دانشگاه­سازان.

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
856.۸۱ کیلوبایت
تعداد صفحات
176 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۰:۰۰
نویسندهاحمد پدرام
ناشرترانه پدرام
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۸/۱۰/۱۴
قیمت ارزی
2.۵ دلار
قیمت چاپی
152,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۸۵۶.۸۱ کیلوبایت
۱۷۶ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.4
از 5
براساس رأی 7 مخاطب
تلخ ☕️ (1)
پربار 🌳 (1)
5
85 ٪
4
0 ٪
3
0 ٪
2
0 ٪
1
14 ٪
4.4
(7)
پربار 🌳 (1)
48,000
تومان
%50
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
اینجا تیمارستان است
احمد پدرام
ترانه پدرام
4.4
(7)
پربار 🌳 (1)
48,000
تومان