کهنالگوی پدر، هزاران سال است که در خانوادهها و جوامع از قدرت و امتیازات پادشاه، حامی، کشیش و حتی خدا برخوردار بوده است. کهنالگوی پدر تجسم قانون، مقررات و سلسله مراتب است و وعده محافظت، معاش و نیز هویت میدهد. یکی از تظاهرات مثبت کهنالگوی پدر «پادشاه خردمند» است که قلمروی پادشاهی (خانواده او) حول او میچرخند. پادشاه خردمند - مانند سلیمان در عهد عتیق - به طور عادلانه و با شفقت از قدرتش استفاده میکند و از کسانی که در اطراف او هستند مراقبت مینماید.
در مقابل، وجه منفی کهنالگوی پدر «پادشاه پدرسالار» است که قدرتش را به گونهای سفت و سخت و ناعادلانه به کار میگیرد. او به شیوهای استبدادی بر قلمروی سلطنتی (خانوادهاش) حکمرانی میکند، موجب ترس میگردد و از خانواده خود میخواهد کاملاً از او تبعیت کنند و به او وفادار باشند. پادشاه پدرسالار - مانند هیرود در عهد جدید - فردی ستمگر است که هر کس را که تهدیدی برای اقتدار خود ببیند نابود میکند.