تاریخ ایران با یک پرسش آغاز میگردد: ایرانیها که هستند؟ این سؤال نهتنها به خاستگاههای ایران ربط دارد، بلکه تاکنون به شکلهای گوناگون در تاریخ این کشور و زندگی مردمان این سرزمین انعکاسیافته است.
ایرانیها شعبهای از قوم هند – اروپایی بودند که از سرزمینی که امروز استپهای روسیه در آن قرار دارد، حرکت کردند تا در اروپا، ایران، آسیای مرکزی و شمال هند ساکن شوند و در نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد مسیح، مهاجرتهای عظیمی را شکل دادند. این واقعه تاریخی، علت ارتباط نزدیک بین زبان پارسی و سایر زبانهای هند - اروپایی، بهخصوص سانسکریت و لاتین و نیز زبانهای جدیدی چون هندی، آلمانی و انگلیسی را نشان میدهد. هر فرد اروپایی که میخواهد زبان فارسی را یاد بگیرد به مجموعهای از واژههای آشنا چون: پدر (در لاتین Pater)؛ دُختر (در انگلیسی daugthter، در آلمانی tochter)؛ مُردن (در لاتین mortus، در فرانسه le mort, mourir)؛ نام (name)؛ دَر (door) و بسیاری از کلمات آشنای دیگر برمیخورد و نیز اول شخص مفرد مضارع در فعل to be، با پسوند am (I am در جمله I am an Iranian من یک ایرانی - ام). برای انگلیسی زبانی که میخواهد زبان آلمانی را یاد بگیرد، در مقام مقایسه، گرامر زبان فارسی، آشناتر و سادهتر است. در زبان فارسی ضمائر مؤنث و مذکر و یا موارد دستوری از این دست وجود ندارند. زبان فارسی، همچون زبان انگلیسی از دوران باستان تاکنون تطورات فراوانی را پشتسر گذاشته، سادهتر شده و دیگر از دستورزبان پرپیچ و خم قدیمی در آن اثری نیست. زبان فارسی هرچند پس از حمله اعراب به ایران، بسیاری از واژههای عربی را در خود جای داده است، اما به لحاظ ساختاری و دستوری هیچ ربطی به زبان عربی یا سامی خاورمیانه قدیم ندارد.
مدتها قبل از آنکه مهاجرینی که به گویشهای مختلف ایرانی صحبت میکردند از سوی شمال به ایران بیایند، در این سرزمین که بعدها سرزمین ایران شد، مردمان دیگری زندگی میکردند. در ۰۰۰ /۱۰۰ سال قبل از میلاد مسیح و در دورهای که پارینه سنگی نامیده میشود و در ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد، مردمانی در زیستگاههای کشاورزی زندگی میکردند که سرزمینهای اطراف کوههای زاگرس – منطقهای در شرق تمدن بزرگ سومریان که از بینالنهرین آغاز شد – را آباد کردند. قبل از مهاجرت ایرانیها و در طول آن دوران، امپراتوری عیلام در منطقهای که بعدها خوزستان وفارس نام گرفت در شهرهای شوش و «آن شان» پدید آمد. عیلامیها به زبانی که نه بینالنهرینی بود، نه ایرانی صحبت میکردند. آنها تحتتأثیر سومریها، آسوریها و بابلیها بودند و عناصر فرهنگی آنان را به سلسله حکومتهای پس از خود منتقل کردند. دامنه نفوذ عیلامیها به سرزمینهایی فراتر از آنچه که در قلمرو و امپراتوریها آنها بود گسترش یافت. نمونهای از این تمدن را میتوان در تپه سیلک در جنوب شهر کاشان جدید یافت که در آن یک زیگورات – معبد بینالنهرینی قدیمی – نشانه کاملی از یک زیستگاه عیلامی است. این زیگورات متعلق به ۲۹۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است.