دانشنامۀ جهان اسلام دایرةالمعارفی است دربارۀ شریعت مقدس اسلام و تاریخ و تمدن و فرهنگ ملل مسلمان از آغاز اسلام تا زمان حاضر. مقالات این دانشنامه که بهترتیب الفبایی تنظیم شده است حوزۀ وسیعی از علوم و معارف را دربر میگیرد: اصطلاحات علوم قرآنی و حدیث و فقه و کلام و عرفان و فلسفه و ادبیات و هنر، سیرۀ انبیا و اولیا و ائمه (علیهمالسلام)، شرح حال و آرای مفسران و محدّثان و فقها و متکلمان و فلاسفه و حکما و علما و عرفا و مورخان و شاعران و هنرمندان عالم اسلام، تاریخ سیاسی اسلام و سرگذشت خلفا و سلاطین و وزرا و خاندانهای حاکم، جغرافیای کشورها و بلاد اسلامی، وصف ابنیه و آثار تاریخی و مذهبی و شرح اعیاد و ایام دینی و ابزارها و پوشاکها و خوراکها و گیاهان و داروهای خاص جهان اسلام.
بخشی از مقالات دانشنامۀ جهان اسلام، بهخصوص آنچه دربارۀ اسلام و ایران و ادب فارسی است، اختصاصاً برای دانشنامه تألیف شده است که هم مؤلفان ایرانی و هم محققان مسلمان کشورهای دیگر در آنها مشارکت داشتهاند. بخشی دیگر از مقالات، خاصه حوزههایی که در ایران متخصص ندارد، ترجمه از منابع و مراجع مختلف است. برخلاف دانشنامۀ ایران و اسلام و دایرةالمعارفهای عربی و ترکی و اردو که ملتزم به ترجمه از یک منبع یعنی دایرةالمعارف اسلام بودهاند، دانشنامۀ جهان اسلام بدون چنان التزامی با جستوجو در دایرةالمعارفهای مختلف، مقالههای محققانهتر و مناسبتر را ترجمه کرده و در دانشنامه آورده است. گاه نیز از تلفیق دو یا چند مقالۀ معتبر به مقالهای جامعتر با ساختاری مناسبتر پرداخته است.
پاک کردن، پیراستن و آمادهساختن پوست حیوانات عمدتاً برای تولید چرم* بهمنظور ساختن انواع محصولات چرمی. در یمن و حجاز پیش از اسلام، دباغی پوست و مصرف فراوردههای دباغی رایج بود، زیرا کار با پوست دشواریهای کار با اشیای سخت همانند چوب و آهن را نداشت. صنعت دباغی یمن مشهور بود و پوست از آنجا به خارج از شبهجزیره صادر میشد. صَعدَه، جَرَش، نجران، مکه و بهویژه طائف از جمله مراکز دباغی در آن روزگار بودند. هر چند گفته شده که در عصر جاهلیت و صدر اسلام بیشتر، یهودیان و نیز موالی و غلامان به کار دباغی میپرداختند، گزارشهای بسیاری نشان میدهد برخی از اشراف عرب نیز در این کار فعال بودند. مثلاً زینب بنت جَحْش، سوده و امّسلمه (همسران پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهو آلهو سلم) و نیز اسماء بنت عُمَیس (همسر جعفربن ابیطالب)در دباغی مهارت داشتند.
تجارت گیاه مخصوص دباغی (قَرَظْ: صمغ عربی) در صدر اسلام نشان از رونق دباغی در حجاز دارد. سعدبن عائذ معروف به سعدالقرظ به فرمان حضرت رسول صلیاللّهعلیهوآلهوسلم به تجارت این مادّه میپرداخت.
بررسی اجمالی فعالیت اقتصادی مسلمانان در نقاط گوناگون جهان اسلام از رونق کار دباغی حکایت دارد. شهر باجه، در اندلس، به دباغی شهره بود و آب آن خاصیتی مناسب برای این کار داشت. زمانی که در قرن ششم اوضاع امنیتی این شهر مختل شد، غَرناطه جای آن را گرفت. برخی از شهرهای شمال افریقا مانند بَرْقه و خیماخیث در دباغی مرکزیت داشتند و پوست گرانقیمت حیواناتی چون پلنگ را فراوری میکردند. در عراق، عثمانی و شبهقارۀ هند نیز دباغی رواج داشت. در نقاط مختلف ایران دباغخانهها فعال بودند، چنان که پوستهای دباغیشده جوزجان در قرن ششم به دیگر شهرهای خراسان صادر میشد. همدان به شهر دباغخانهها و عمل آوردن پوست گاو و گوسفند و ساخت اشیای تجملی و مفید از آنها مشهور بود. تاورنیه مشاهدات خود از بازار اصفهان و فعالیت دباغان ارمنی در آنجا را شرح دادهاست.