هزاران سال قبل، زمانی که رودخونهی دِلاوِر، ویتِک نام داشت، آبهای پرخروش و پر نعمتش در قلب سرزمینی باستانی به نام لِنیپ هوکینگ جریان داشت.
این سرزمین دوزاده هزار سال محل زندگی لِناپیها یا مردم عادی بود.
همهی اونها به زبون اَلْگُن کوئِن صحبت میکردند.
سالهای سال در صلح، توی قبیله های مختلف کنار رودخونهی محبوبشون زندگی میکردند.
داستان افسانهای الماس کِیپ مِی با بوجود اومدن رودخونهی ویتِک از آب شدن یخ و برف قلهی کوه اَپِلاچان آغاز شد.
رودخونهی پرخروش توی ارتفاعات کوهستان شکل گرفت و به سمت پایین شروع به حرکت کرد، اما نمیدونست که مسیرش به کجا ختم میشه.