کتابی که در دست دارید سومین جلد از یک مجموعه ششجلدی است که به «فرزندان طلاق» اختصاص دارد. این مجموعه به قلم گری نیومن، مبتکر برنامه «قصرهای ماسهای» و بر همان اساس نوشته شده و هدفِ آن این است که والدینی که از یکدیگر جدا شدهاند بتوانند به دنیای فرزندانشان قدم بگذارند و افکار و احساسات آنها را درک کنند و به این ترتیب، به فرزندانشان کمک کنند تا بر مشکلات ناشی از طلاق والدینشان فائق آیند.
در مقدمه جلد اول با مطالب کتاب بیشتر آشنا خواهید شد و در مقدمه جلدهای دیگر این مجموعه، چکیدهای از مقدمه جلد اول به نظرتان خواهد رسید. شش جلد این مجموعه، تغییرات و چالشهای گوناگونی را که معمولاً فرزندان کمتر از هجده سال پس از طلاق پدر و مادر در پیش دارند بررسی و راهکارهای عملی، مناسب و نشاطآفرینی را ارئه میکند تا به کودکان کمک شود که:
بتوانند مشکلات خود را ابراز کنند و برای آنها راهحل ارائه دهند؛
خشم و عواطف شدید خود را به شیوه درستی ابراز کنند؛
واقعیت طلاق را بهتر درک کنند؛
ویژگیها و توانائیهای منحصر به فرد خود را تشخیص دهند.
واقعیت طلاق آنقدر بر فرزندتان تأثیر نمیگذارد که شیوه برخورد شما با مشکلات و چالشهای ناشی از آن تأثیرگذار است. با کمک شما، فرزندتان نهتنها از رنج و آشفتگی غیرضروری ناشی از طلاق در امان میماند، بلکه رشد میکند و بالنده میشود. روزی میرسد که او به گذشته و دوره کودکی خود به مثابه زمانی پرمهر و پرنشاط مینگرد که طلاق هم بخشی از آن بوده است، نه به عنوان دورهای که بر اثر طلاق والدینش، نشاط برای همیشه از زندگیش رخت بربسته است.
هر خانواده، هر فرزند و هر طلاقی منحصر به فرد است. اگرچه آنهایی که در مورد طلاق تحقیق میکنند، میتوانند نگرشها و رهنمودهایی را ارائه کنند، اما بزرگ کردن فرزند مانند آشپزی نیست که با رعایت دقیق دستورالعملها بتوان به نتیجه رسید. عوامل بیشماری - که با برخی از آنها به خوبی آشنا هستید و از وجود برخی دیگر ممکن است شگفتزده شوید - در تربیت فرزند مؤثرند. اگر میتوانستیم بگوییم که «همه کودکان از جدایی پدر و مادر ناراحت و غمگین میشوند» یا «همه فرزندان مایل هستند هر دو والد را به یکاندازه ببینند» یا «با رعایت این سه نکته ورود به خانواده ناتنی سادهتر میشود»، بیتردید خیال همه راحتتر میگشت.
اما هیچ کس نمیتواند چنین کاری کند، زیرا هر خانواده، با پیشینه خاص خود با تجربه طلاق روبهرو میشود. به عنوان نمونه، اَنجی چهاردهساله و برادر یازدهسالهاش کریس به اندازهای از دعواهای مدام پدر و مادرشان ناراحت و افسرده بودند که با شنیدن خبر جدایی آنها احساس آسودگی کردند. اما در همان خیابان، دنیس شانزدهساله و دو خواهر کوچکترش با بهت و خشم نسبت به جدایی پدر و مادرشان واکنش نشان دادند. آنها گفتند: «اینها که اینهمه سال با هم توافق داشتند، یکدفعه چه شد؟»