شروع یک کسب و کار از جالبترین عملکردهایی است که یک فرد میتواند داشته باشد. بیش از ۱۰ میلیون نفر هر ساله کسب و کاری را آغاز میکنند و در نتیجه هر ساله بیش از سه میلیون کسب و کار کوچک ایجاد میشود. کارآفرینی مزایای متعددی دارد. درک ابعاد این رقابت و طرح یک کسب و کار دقیق و کارآمد میتواند منجر به شروع یک کسب و کار موفق شود. آیا عملکرد شما از این مراحل پیروی میکند؟ سعی کنید آنچه را که دیگران انجام میدهند بررسی کنید تا به چگونگی شروع کار پی ببرید.
آنچه را مغز انسان تصور و باور کند به آن میرسد
رمز موفقیت: کسی که پله های پشت سرش را ویران میکند، برای خود راه بازگشتی باقی نمیگذارد، یا باید پیروز شود و یا از بین برود.
هرکس که طالب پیروزی است باید کشتیها و پلهای پشت سرش را در آتش بسوزاند و راههای عقب نشینی را برخود ببندد.
اینگونه است که میتوان ذهن را در شرایط اشتیاق سوزان برای پیروزی قرارداد و این شرط لازم موفقیت است.
جوانان معمولاً به خاطر ترس از شکست و ناکامی و نداشتن سرمایه یا فشاری که روی آنهاست، یک کار مستقل را شروع نمیکنند محققان بر این باورند که مهمترین دلیل این ترس این است که جوانان امروز الگوی مناسبی از کارآفرینان جوان گذشته ندارند که از آنها پیروی کنند.
کارآفرینان جوان اغلب تمایل دارند که جایگاه خود را در دنیا پیدا کرده و اثری از خود باقی بگذارند اما این ادبیات که مناسب دوره کنونی نیست و ترس از شکست و فشاری که از سوی خانواده، معلم و دوستان برای پیدا کردن شغل بر جوانان وارد میشود، باعث شده که آنها از محقق کردن ایدههایشان چشمپوشی کنند.
در اینجا این فرض وجود دارد که اکثر جوانان فاقد مهارتهای تجارتی و کاری هستند از این رو باید کسی مستقیماً آنان را هدایت کند و به آنها یاد دهد که چگونه در این عرصه فعالیت کنند و سیاست گذاران باید بدانند که اگر جوانان حمایت شوند و به کارآفرینی تشویق شوند، بسیاری به شروع یک کسب و کار جدید تشویق میشوند.
این به آن معنی است که باید شبکهای منسجم برای جوانان ایجاد شود که بر تحقق ایدههای جوانان، ارتقای الگوی موجود و خلق فرصتهای کاربردی و عملی تأکید و تمرکز دارد.
نکته اینجاست که جوانان بیشتر از افراد هم سن و کسانی که متعلق به نسل خودشان باشند الگو میگیرند و گفتههای آنها را بیشتر قبول دارند."نسل جدید افراد جوان که مشتاقند اثری از خود به جا بگذارند و جایگاه خود را پیدا کنند، به درستی نمیدانند که یک «کسب و کار» واقعا چیست.
فرهنگ جوانان تغییر کرده است و ما باید معنی «کسب و کار» را دوباره تعریف کنیم تا برای انگیزهها و آرزوهای آنها معنیدار و با مفهوم باشد. نباید از دیدگاهی که اصلا مطابق نیازهای روز نیست به آنها نگاه کنیم. ترس از شکست و نوع سیستم آموزشی باعث میشود که جوانان به کارهای مطمئن که ریسک آنها کم است تمایل داشته باشند تا به جستجوی فرصتهای جدید بپردازند. ما باید فرهنگی را رواج دهیم که جوانان فعالانه در پی محقق ساختن ایدهها و آرزوهایشان باشند. با نزول وضعیت اقتصادی جامعه دانشجویان مراکز آموزش کارآفرینی با ترک کلاسهای خود روانه کلاسهایی میشوند که به نظرشان میتواند آیندهی مطمئنتری برای آنها داشته باشد.