این کتاب تحلیل واقعهی عاشورا یا شعر و عاطفه و اشک و احساس نیست، حتی حماسه و جاری ساختن خون و حرکت در رگان فرد و جامعه نیست، این متن سعی دارد درسوارهای باشد بر پایهی ایماژها وصحنههای کربلا، کوششی برای رهگشایی به دنیاهای درونیتر و آن حالات و روحیات، تا آنجا.....باز ایستیم و خودرا، همانجا بازیابیم.
«عمر سعد» را در هزار توی حرکاتمان ارزیابی کنیم...
خفتاش را بچسبیم و مجال بروز و ظهوری به وی ندهیم.
«عبید الله حر جعفی» را در اعماق هزارلای جانمان بیابیم،
و کتفاش را ببندیم و راه گریزش را سد کنیم.
«حر» درونمان را آزاد کنیم و «زهیر» را در اعما ق وجودمان مجال شکوفایی دهیم.
بسم رب الشهدا والصدیقین
سلام برحسین و اصحاب و اولاد اش و درود براین قلم و سلام بر آن صدا و خوانش سورانگیز گویی پرویز خرسند،دکترشریعتی، چمران بزرگ، رقص خون با این نوا میزدند....