در بسیاری از مواقع باید برای بیان حرف و منظورمان از جملات کوتاهی استفاده کنیم که حرف آخر را بیان کند. در کشور ما به این جملات ضربالمثل گفته میشود. در واقع این جملات مصداق شعر «کم گوی و گزیده گوی» هستند. ضربالمثلها نشان ادبیات و فرهنگ هر کشور محسوب میشوند. به همین دلیل نباید بگذاریم که از بین بروند.
کتاب صوتی مثلها و قصههایشان توسط مصطفی رحماندوست تالیف شدهاست. آقای رحماندوست با تلاش فراوان اکثر ضربالمثلهای ایرانی را در یک کتاب گرد هم آورده است. هدف این نویسنده زنده نگه داشتن فرهنگ و ادبیات ایرانی بود. اگر قصهای نبود، بیشک ضربالمثلی نیز وجود نداشت. قصههای این کتاب به زبان ساده و کودکانه نوشته شدهاند. در دنیای امروز همه به سمت جهانی شدن پیش میروند. به همین دلیل نباید گذاشت کودکان ایرانی قبل از اینکه فرهنگ و ادبیات خودشان را از بر شوند، دید جهانی به فرهنگ داشته باشند. کتاب مثلها و قصههایش مجموعهای از دوازده کتاب است. این دوازده کتاب به دوازده ماه سال اشاره دارد. همانطور نیز که مشاهده میکنید، کتاب پیشروی شما مربوط به شهریور ماه است. هر کدام از کتابها سی قصهی شیرین و دلنشین را روایت میکند. در این قصهها یک یا دو ضربالمثل وجود دارد. ضربالمثلهای ایرانی نماد فرهنگ ما هستند. زمانی که داستانها را میخوانیم فرهنگ، منش، اخلاق و شیوه زندگی نیاکانمان را متوجه میشویم. یکی از بهترین انتخابها بای آخرین ماه تابستان، کتاب مثلها و قصههایش است. شبهای شهریور ماه که خبر از رسیدن پاییز هزار رنگ و بازگشایی مدارس میدهد. کتاب مثلها و قصههایش برای شهریور ماه به دلیل سی و یک روزه بودن ماه، سی و یک داستان دارد.
در اینجا برای آشنایی بیشتر شما با فضای کلی داستانها چند داستان را به اختصار شرح میدهیم.
اولین شب شهریور قصهی ضربالمثل «هرچه میگویم نر است، میگوید بدوش» را میشنویم. این قصه در مورد نادر شاه افشار است. نادر شاه پادشاهی بود که برای وسعت قلمرو ایران بسیار تلاش کرد. او کسی بود که به هند لشکر کشید و جواهرات بسیاری را به ایران آورد. بیشتر جواهرات و سنگهای قیمتی ایران که در خزانه بانک مرکزی نگه داری میشود توسط نادر شاه به ایران آمده است. در یکی از جنگها چند روز پی در پی سپاه ایران شکست میخورد. به همین دلیل نادر شاه دستور عقب نشینی داد و خودش به سمت دیگری رفت. در راه چون گرسنه و تشنه بود. در کنار کلبه پیرزنی توقف کرد و از او مقداری غذا خواست. پیرزن نیز چیزی جز آب در خانه نداشت و همان را به او داد. ناگهان صدای گاوی آمد. نادر شاه از پیرزن پرسید مگر تو نگفتی چیزی در خانه نداری. زن به پادشاه گفت که گاوش نر است. از آن زمان به بعد در وصف کسی که دیگران را به کاری غیرممکن اصرار میکند. آن ضربالمثل را برایش به کار میبرند.
نهمین شب از شبهای شهریور داستانی را درمورد پادشاه کیومرث میشنویم. کیومرث یکی از پادشاهان ایران بود که به دلیل حمله دشمنان به جنگ رفت. پس از آنکه سپاه ایران به محل جنگ رسید. باید چند روز در آنجا توقف میکرد تا شروع جنگ اعلام شود. در یکی از روزهای اقامت کیومرث زیر سایه درختی نشسته بود که دید ماری به لانه مرغ و خروسی حمله میکند. او ابتدا میخواست که مار را بکشد. اما تصمیم گرفت تا ببیند خروس برای دفاع از خود چه خواهد کرد. در نهایت خروس انقدر با نوکش به سر مار زد که او را فراری داد. کیومرث این را به فال نیک گرفت و خروس را محبوب خود کرد. سپاهیان دشمن نیز از جنگ انصراف دادند و خوشحالی کیومرث از حضور خروس خوش قدم دو چندان شد. کیومرث خروس را به همراه خودش به قصر آورد. خروس هروز صبح قوقولی قوقو میکرد. اما در یک شب عجیب به یکباره خروس شروع به سر و صدا کرد. پس از آن ندیمه کیومرث فریاد بلندی زد و همه متوجه شدند که کیومرث مرده است. بسیاری این اتفاق را از شوم بودن خروس دانستند و برخی دیگر فقط آن جنگ را یادآوری میکردند. در نهایت از آن زمان به کسی که در زمان نامناسب کاری انجام میدهد یا حرفی میزند میگویند که :«خروس بیمحل» است.
کتاب صوتی مثلها و قصههایشان در سال 1398 منتشر شد. ناشر کتاب صوتی مثلها و قصههایشان انتشارات نوین کتاب گویا است. حکایتهای این کتاب با صدای بهرام شاه محمدلو، مریم نشیبا و مصطفی رحماندوست موجود هستند. شما میتوانید کتاب صوتی مثلها و قصههایشان به تالیف مصطفی رحماندوست، انتشارات نوین کتاب و گویندگی بهرام شاه محمدلو، مریم نشیبا و مصطفی رحماندوست را میتوانید از همین صفحه در فیدیبو دانلود و تهیه نمایید.
بهرام شاه محمدلو در بیست و پنجمین روز از آذر ماه سال 1329 چشم به جهان گشود. او زادهی شهر تهران است. شاه محمدلو فارغ التحصیل رشتههای هنرهای نمایشی از دانشگاه تهران است. او یکی از کسانی است که در جهت پرورش ادبیات کودکان بسیار تلاش کردهاست. آقای شاه محمدلو، از هستههای تشکیل دهندهی تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال 1350 بود. بهرام شاه محمدلو همسر بانو راضیه برومند است. این زوج هنری را بیشتر کودکان ایرانی میشناسند.
مریم نشیبا در سال 1325 چشم به جهان گشود. او زادهی تهران است. خانم نشیبا با اتمام دوران تحصیل مدرسه وارد دانشگاه شد. او فارغ التحصیل رشتهی جغرافیای اقتصاد است. او تاکنون گویندهی بسیاری از کتابهای صوتی مانند مثلها و قصههایشان بودهاست. نشیبا فعالیت هنری خود در رادیو و تلویزیون را از سال 1357 آغاز کرد.
مصطفی رحماندوست در یکم تیر ماه سال 1329 چشم به جهان گشود. او زادهی شهر همدان است. او پس از اتمام دوران مدرسه به تهران آمده و ادامه تحصیل داد. آقای رحماندوست فارغ التحصیل رشتهی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است. او در ابتدا عنوان کارشناس نسخ خطی در کتابخانه مجلس کار میکرد. آغاز فعالیت او به عنوان مدیر مرکز نشریات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان او را به سمت ادبیات کودک و نوجون سوق داد. رحماندوست یکی از کسانی است که داستانها و شعرهایش را برای کودکان مینویسد. او علاوه بر انتشار داستان و شعر برای کودکان، مدرس رشتهی داستان نویسی و قصه گویی در دانشگاه نیز بودهاست. آقای رحماندوست با تلاش فراوان مجموعهای کامل از ضربالمثلهای ایرانی را جمع آوری کرد. این ضربالمثلهای از گوشه گوشه ایران، کتابهای ادبیات، حکایتهای مثنوی و معنوی، اشعار مولانا و بسیاری منابع دیگر به دست آمدهاند. مصطفی رحماندوست پس از بازنشستگی از فعالیتهای دولتی یک پایگاه اینترنتی به نام «کتابخانه ملی کودک و نوجوان» را تاسیس کرد. در زمینه ادبیات کودکان و نوجوانان نویسندگان بسیاری مانند آقای رحماندوست، آذر یزدی، صمد بهرنگی و ... از دیرباز فعالیت کردهاند. هدف تمامی این بزرگان ادبیات که در اینجا بیان تمامی نامها نگنجد، زنده کردن فرهنگ و ادبیات ایرانی است. از اثار آقای رحماندوست میتوان به سفید بود، سفید تنها بود، بچهی زمین، قصه دوتا لاکپشت تنها، این تری زی، آن تری زی و ... اشاره کرد. کتابهای نام برده در فیدیبو موجود هستند.
«نانش بده، نامش مپرس»
روزی بود روزگاری بود. در آن روزگار فقیران مدینه شبها کنار هم جمع میشدند و زیر سایبان زندگی میکردند. بعضیها که دستشان به دهانشان میرسید. نان و آبی تهیه میکردند و به آن فقیران میدادند. اما اغلب مردم از آنها بدشان میآمد. یکی میگفت اینها تنبل هستند و دنبال کار نمیروند. یکی میگفت اینها مسلمان نیستند و دین و ایمان درست و حسابی ندارند.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 239.۷۹ مگابایت |
مدت زمان | ۰۴:۰۹:۴۴ |
نویسنده | مصطفی رحماندوست |
راوی | مصطفی رحماندوست |
راوی دوم | مریم نشیبا |
راوی سوم | بهرام شاه محمدلو |
آهنگساز | مهدی زارع |
ناشر | نوین کتاب |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۶/۱۳ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
با سلام? بسیار بسیار متشکرم ? خیلی زیبا و آموزندهاست ? عالی،عالی،عالی? واقعا ۵ تا ستاره کمشه ? خیلی خیلی ممنون?????
کتاب بی نقص و ساده گویی هست اندیشه و درایت فرد رو با لطافت خاصی افزون میکنه کاری که افراد در این مجموعه کردن بسیار ستودنیس
دلم برای این صداها غش میره????
خییییییلی عالیه ??
عالیه