مدیریت ریسک سازمانها به دو دلیل به همان اندازه ساده نیست. اول، به این دلیل که پیامدهای مدیریت ریسک ضعیف میتواند تأثیر قابل توجهی برای تعداد بیشتری از سهامداران از جمله سهامداران، کارکنان، اقتصاد ملی و محلی داشته باشد و دوم، به این دلیل که ماهیت ریسک در سازمانها بسیار پیچیدهتر از خطرات ساده است که ما باید به عنوان افراد مدیریت کنیم. مدیریت ریسک یک مهارت ضروری در همه شرکتهای مدرن است و برای کسانی که ریسک خوب را مدیریت میکنند پاداش میتواند عالی باشد. به عنوان مثال Tesco، خردهفروش مواد غذایی در بریتانیا، به طور مداوم رقابت را هدایت میکرد و اولین بار با نوآوریهای جدید مانند کارتهای وفاداری و خرید مواد غذایی اینترنتی به بازار عرضه میشد. وقتی شرکتی محصولی را برای اولین بار در بازار ارائه میدهد (اولین فرصت برای اولین بار)، اما همچنان شامل مدیریت دقیق ریسک میباشد. پیش از Tesco عرصه خرید اینترنتی بدون مشکل دسترسی نبود، همانطور که قبلاً بود، این تکنولوژی به اندازه موردنیاز در دسترس نبود (فصل ۴ برای خطرات کلی ناشی از اینترنت در نظر گرفته شده است).
با این حال، از طریق بهبود مستمر، پیشنهاد خرید آنلاین Tesco از قدرت کم به قدرت بالا در تسخیر کردن بازار رسیده است. از این مثال روشن است که اگر هیچ ریسکی وجود نداشته باشد، هیچ فرصتی برای ایجاد سود و موفقیت در جایی که دیگران شکست میخورند وجود نخواهد داشت. سازماندهی موفقیتآمیز از این جهت باعث میشود تا مدیران بیعیب و نقص، به سادگی متوجه این موضوع شوند، اما مهم این است که چگونه آنها را مدیریت میکنند. برعکس، سازمانهایی که در مدیریت ریسک ضعیف هستند، زمان صرفهجویی در افق ریسک را نمیفهمند، در عوض، از بین میروند. اینها به طور عمده، شوکهای جزئی، کاهش سهم بازار، خرید و فرصتهای از دست رفته را برنمیتابند. متأسفانه، مدیریت ریسک دیگر فرایندی ساده نیست. پدیدهها، مانند تغییرات تکنولوژیکی و جهانی شدن، ماهیت سیستماتیک ریسک را افزایش دادهاند. آنها از بین میروند، اما میتوانند به عنوان یک واکنش زنجیرهای ایجاد شوند که میتواند در سراسر جهان موجب تغییراتی شوند. به عنوان مثال، در اواخر دهه ۱۹۹۰ شاهد تأثیرات ناشی از عملکرد نادرست کشور روسیه در مورد وامهای داخلی و تأثیر شکست صندوق سرمایهگذاری مدیریت بلندمدت بودیم. در هر دو مورد، تأثیرات در سیستم مالی جهانی احساس شد و مداخله دولت مرکزی موردنیاز بود یا با حمایت از ارزهای آسیب دیده و یا کاهش نرخ بهره برای آرام کردن بازارهای داخلی آن کشور.
کامیاب کردن محل کار و سطوح وابستگی به فناوری اطلاعات که در حال حاضر وجود دارد به این معنی است که خطرات ناشی از شکست سیستمهای فناوری اطلاعات یکی از قویترین منابع ریسک عملیاتی در هر سازمان را در بر میگیرد. جهانی شدن نیز خطرات جدیدی را به ویژه در ارتباط با آلودگی، محیط زیست و بهرهبرداری نیروی کار به وجود آورده است. شرکتهای چند ملیتی در حال حاضر باید خود را با تأثیرات منفی اقدامات خود در سراسر جهان و تأثیرات مرتبط با سهم بازار و سهم بازار خود در معرض خطر قرار دهند. ما متوجه شدیم چه اتفاقی میافتد زمانی که اقدامات شرکتها به اندازه کافی مورد قضاوت قرار نگرفته، زمانی که شل سعی کرد از مخزن ذخیره نفت برنت اسپار، در سال ۱۹۹۵ استفاده کند.
در نهایت، همه خطرات تأثیر مالی دارند و به همین دلیل، مدیریت ریسک دیگر محدود به نهادهای مالی یا مدیر مالی نیست. در شرکت مدرن، مدیریت ریسک باید به مدیریت خطرات استراتژیک، کسب و کار، عملیاتی و فنی بپردازد، نه این که در رابطه با عایدی خالص و یا مانند اعتبار، نرخ بهره و ریسک ارز باشد.