شاید مهمترین سؤالی که در اذهان خوانندگان این نوشتار بهوجود آید، این باشد که بررسی و تحلیل مبانی حکومتی که چهارده قرن پیش بهوجود آمده، چه سودی دارد و چه فایدهای بر آن مترتب است؟
پاسخ به این پرسش را باید در پرتو نگرش کلی به تاریخ و نقش آن در زندگی امروز و فردای بشر بیان نمود. درواقع، آنچه تحت عنوان درس تاریخ و عبرتآموزی از تاریخ تعریف میشود، چیزی نیست جز تحلیل وقایع و رویدادهای کلی تاریخ و تطبیق آن با شرایط امروز و فردا و بهرهبرداری از آن. صرف نظر از این جنبه عمومی، درباره تحلیل حکومت مدینه، دو نکته منحصربهفرد دیگر که بر اهمیت پرداختن به این حکومت دهساله میافزاید نیز وجود دارد.
نخست آنکه، آنچه تحت عنوان سیره و سنت نبوی(ص) نامیده میشود، یک حجت قطعی نزد عموم مسلمانان است و مبنای بسیاری از رفتارهای دینی مؤمنان در عرصه فردی و اجتماعی را تشکیل میدهد؛ بنابراین پرداختن به سیره نبوی(ص) و روشنکردن زوایای مختلف این حیات شریف، همواره مورد نظر و استقبال عموم مسلمانان بوده است.
اما نکته دوم و مهمتر این است که امروز ما در نظامی زندگی میکنیم که داعیهدار حکومت اسلامی است و مسیری را طی میکنیم که مدینةالنبی پیامبر(ص) در صدر اسلام الگوی ماست. از سوی دیگر، هماکنون ما پرچمدار روش و شیوه نوینی از حکومت در عرصه بینالمللی هستیم که آن را مردمسالاری توأم با دینداری میخوانیم و معتقدیم در شرایطی که ادعاهای پرطمطراق مکتبهای فلسفی و سیاسی غرب در پاسخگویی به نیازهای فردی و اجتماعی بشر توخالی از آب درآمده است، این شیوه و روش، پاسخ مناسبی برای همه نیازهای بشریت است، اما واقعیت این است که این الگو و شیوه جدید، زمانی میتواند «پاسخ مناسب» تلقی شود که دارای پشتوانه تئوریک قوی و توانمند باشد و این میسر نیست جز با جستار در مبانی اصیل دینی و فکری خود.
فیالواقع این الگو فیالبداهه به وجود نیامده است و مخلوق ذهن اندیشمندان معاصر ما نیست، بلکه در مبانی فکری و دینی ما و نیز در حکومت پیامبر(ص) در مدینه ریشه دارد؛ بهعبارتدیگر میتوان گفت نخستین حکومتی که توانسته است میان مردمسالاری - به معنای واقعی کلمه - و دینداری را جمع کند، حکومت اسلامی پیامبر(ص) در مدینه است. پایههای این حکومت بر دو اصل اساسی «نص» و «بیعت» استوار است و این حکومت با تبیینی ظریف، روابط میان این دو اصل را مشخص کرده است. «نص» تقریری دیگری از همان دینداری و شاید جزئی از آن است و «بیعت» نیز با اندکی توسعه بر مردمسالاری مورد نظر اسلام میتواند منطبق باشد.
شناخت نوع روابط و حدود میان این دو گزینه، همان چیزی است که امروز ما در نظام حکومتی خود به آن نیازمندیم و - همانطور که گذشت - این نیاز را میتوان از رهگذر تحلیل مبانی نظری حکومت مدینه و نیز نهادشناسی این حکومت و روششناسی پیامبر(ص) به عنوان «امام» و مردم به عنوان «امت» در جامعه مدینه صدر اسلام، پاسخ گفت.