علائم تجاری در جهان کنونی نقش غیر قابل انکار در تجارت دارند. به دلیل گسترش تجارت و از بین رفتن روابط فردیـتجاری، علائم تجاری نقش واسطه را بین مصرف کنندگان و صاحبان علائم ایفا میکنند. قوانین کشورهای مختلف از جمله ایران، علائم تجاری را به عنوان موضوعی حقوقی به رسمیت شناخته و آن را در خور حمایت قانونی دانستهاند. حمایت از علائم تجاری در مقابل نقض آن، یعنی استفاده از آن به وسیله علامتی مشابه یا یکسان، در زمینه کالا خدمات مشابه و در مقابل، تضعیف شهرت آن ـکه در حقوق کنونی تنها به علائم مشهور اعطا میگردد و شامل هرگونه علامت ثانوی مشابه یا یکسان با علامت اولیه مشهور استـ در رابطه با کالاها و خدمات غیر مشابه به کار گرفته میشود.
کتاب حاضر، درصدد بررسی نهاد حقوقی تضعیف شهرت علائم تجاری، ابعاد آن و تفاوت در حمایتهای اعطا شده تحت آن است.
با ظهور انقلاب صنعتی و گسترش تجارت، از بُعد محدود سرزمینی به ابعاد بینالمللی، علائم تجاری جایگاه ویژهای در مبادلات تجاری یافتند و نقش انحصاری آنها از نشانگر منبع بودن، فراتر رفته و تبدیل به عوامل قدرتمندی برای جذب و حفظ مشتری و در نتیجه فروش کالاها و خدمات، تأثیرگذاری در بازار و گسترش فعالیت بنگاههای تجاری به ابعاد بینالمللی شدند و جایگاه ویژهای در تبلیغات کالاها و خدمات آنها یافتند. به عبارت دیگر، در عرصه تجارت نوین، کارکردهایی یافتند که پیشتر فاقد آن بودند.
با این حال، حمایت از علائم، تنها محدود به جلوگیری از نقض آنها بوده و همگام با کارکردهای جدید و در خور حمایت علائم تجاری نوین، توسعه نیافته بود. در سال ۱۹۲۷ فرانک شستر با الهام از حقوق آلمان، در مقالهای به نام «اصول منطقی حمایت از علائم تجاری»، با یادآوری و برشمردن نقش علامت تجاری مدرن و کارکردهای آن، حمایت سنتی در برابر نقض را ناکافی دانسته و حمایت جدید و در عین حال گستردهتر را که متناسب با نقش علامت تجاری مدرن باشد، پیشنهاد نمود. به عقیده وی، نقطه قوت کنونی علائم تجاری، در قدرت تأثیرگذاری آنها بر اذهان مصرفکنندگان است و همین امر، جایگاه ویژهای برای علامت در اذهان عمومی ایجاد کرده و آنها را به سمت خرید بیشتر از کالاها و خدمات تحت علامت، سوق می دهد. امروزه علامت را میتوان عامل اصلی فروش کالاها و خدمات محسوب کرد؛ در حالی که پیش از این، علامت، تنها به عنوان عامل فرعی تلقی شده و جایگاهی حاشیهای و نه اصلی در تجارت و کسب و کار برای آن قائل بودند.
با توجه به وظایف نوین علائم تجاری، آسیبهای دیگری برای علائم متصور است، که با حمایتهای سنتی حقوقی نمیتوان از آنها جلوگیری کرد. اصلیترین این آسیبها، کاهش قدرت نفوذ علامت و پراکندگی و محو شدن آن در ذهن مصرفکننده است. علائم باید منحصر به فرد، متمایز و یگانه باقی بمانند، تا بتوانند نقش کنونی خود را به شایستگی ایفا کنند. در این راستا، حتی استفاده از علائم در زمینه کالاها و خدمات نامشابه، باعث از بین رفتن یگانگی و نفوذ آنها میشود و علامت را به واژه یا سمبلی تکراری تبدیل میکند، که با دیدن یا شنیدن آن، انبوهی از کالاها و خدمات مختلف، به ذهن مصرفکننده متبادر میشود و جایگاه آن را به تدریج تنزل میدهد، تا جایی که سرانجام به نابودی قدرت تأثیرگذاری علامت میانجامد.
نهاد سنتی حمایت در مقابل نقض، از مشتریان در مقابل گمراهی منبع کالاها و خدمات حمایت میکند. زیرا کارکرد علامت تجاری را فرعی و تنها معرّف کالاها و خدمات میداند. در حالی که علائم تجاری، امروزه از هویتی جداگانه و متمایز برخوردارند و حمایتهای اعطا شده توسط قوانین، میبایست حفاظت از خود علامت و وظایف امروزی آن باشد. پس از طرح این نظریه، تا کنون تحولات بسیاری در تعریف و گستره آن به وجود آمده است و امروزه علائمی از این نوع حمایت برخوردارند، که مشهور و معروف تلقی شوند. در این راستا، کشور های مختلف، رویههای متفاوتی در پیش گرفته اند. سرآمد کشور های جهان، در اعطای حمایت گسترده ضد تضعیف شهرت علامت تجاری به علائم مشهور، کشور آمریکاست.
با توجه به این که آمریکا موطن تعدادی از قدرتمندترین علائم تجاری مشهور جهان است، بیشترین تغییرات و تحولات در نهاد تضعیف شهرت علامت تجاری در قوانین و رویه قضایی این کشور رخ داده و سایر کشورها چه در تنظیم قوانین و چه در رویه قضایی، آشکارا از حوزه قضایی آمریکا، کم و بیش تأثیر پذیرفتهاند. در مقابل، تعداد اندکی از کشورها، این نهاد را به رسمیت نشناختهاند. سایر کشورها نیز با توجه به تفسیرهای همسو، سعی در مطابقت نهاد مذکور با قوانین داخلی خود داشته و برخی نیز مانند آمریکا نهاد تضعیف شهرت را، وارد قوانین موضوعه خود نمودهاند.
کتاب پیش رو، سعی در طرح نظریه تضعیف شهرت علامت تجاری و بررسی کلی آن، چگونگی و عوامل پیدایش نظریه پیش گفته، مبانی حقوقی اعطای این نوع حمایت به علائم مشهور، بررسی معیار شهرت و تعریف علائم مشهور و بررسی تفاوتهای موجود در کشورهای مختلف، سعی در به دست دادن تصویری کلی، جامع و تطبیقی به خواننده دارد.