کتاب کار کردن در محیط چند فرهنگی برنارد لوکلش نشر انتشارات رهرو پویا

ما بدون این‌که آگاه باشیم، با خود، علائم و تصوراتی که پیش از این فراگرفته‌ایم را حمل می‌کنیم، تا به‌شیوه‌ای که ما انتظار برقراری ارتباط با دیگری را داریم، از او نیز همین انتظار را داریم. موفقیت در یک ارتباط بین فرهنگی بر این فرض استوار است که ما کلیشه‌های خود را می‌شناسیم. (به عقیده‌ی سیلوی شوریر، ما فکر می‌کنیم "کشف زوایای مخفی کلیشه‌های ما می‌تواند روی زمینه‌ی فرهنگی انجام شود.") اما همچنین باید بتوانیم از آن‌ها فاصله بگیریم. همان‌گونه که مارتین آبدالاه تأکید کرده است: "ملاقات یک فرد خارجی، به معنی ملاقات یک بیگانه نیست، بلکه به معنی ملاقات فردی است که مشخصه‌هایش بیگانه است… از این رو، نماینده‌ی یک فرهنگ همواره نماد برجسته‌ای از فرهنگ آن مردم نیست." کلیشه، مشخصات زیر را در بردارد: * کلیشه‌ها، به‌دنبال عمومیت بخشیدن هستند، برخی خطوط را برجسته می‌کنند، تمایزات را از بین می‌برند و دیدگاهی تغییر شکل یافته از واقعیت ارائه می‌دهند. * کلیشه‌ها در احساسات ما نفوذ کرده و داخل شده‌اند، می‌توانند خیلی خوب یا خنثی باشند، اما اغلب منفی هستند. * کلیشه‌ها کمابیش بین افراد آن منطقه عمومیت دارند. * کلیشه‌ها کمابیش سخت و انعطاف‌ناپذیر هستند، ما فکر می‌کنیم کهنه شده‌اند، اما هنگام بحران دوباره قد علم می‌کنند.