چه برداشتی از هوشمندانه خنگ بودن دارید؟ جمله ی زیبایی که یکی از اساتیدم آقای حامد کشاری به من آموختند. به عبارت ساده تر هوشمندانه خنگ بودن به معنای به نتیجه فکر نکردن و فقط کار درست را انجام دادن است.
خیلی از افراد هنگام انجام کاری و طی کردن مسیری از هدفشان مدام به نتیجه فکر می کنند و در واقع با هدف زندگی نمی کنند بلکه برای هدف زندگی می کنتد. تصور کنید قرار است به شهر دیگری سفر کنید در حال رانندگی در جایی هستید، اگر مدام به این فکر کنید که پس من چرا نمی رسم؟ پس کی می رسم و... چه خواهد شد؟ طبیعتا مدام خسته می شوید و هیچ لذتی از مسیر نمی برید، ولی زمانی که از مسیر و زیبایی های آن لذت می برید، سفر برایتان آسان و مفرح خواهد بود، پس با هدف زندگی کنید نه برای هدف چرا که لذت در رسیدن به هدف است نه خود هدف!
به یاد دارم زمانی که به یکی از اهداف خود رسیدم و توانستم برای خودم ماشین بخرم، با اینکه سال ها برای این هدف تلاش کردم و مدام خود را در ماشین مورد علاقه ام تصور می کردم اما آن روز هنگامی که در ماشین خودم نشستم، انگار سال ها بود که آن ماشین را داشتم و گویی اتفاق جدیدی نیفتاده است و نهایت لذت خریدن آن هدف یک روز برای من طول کشید! آنجا بود که فهمیدم لذت در رسیدن به هدف است نه در خود آن هدف، پس تا
می توایند از مسیر لذت ببرید و هیچ گاه به نتیجه فکر نکنید، چرا که هدف به معنای رسیدن نیست بلکه فقط و فقط به معنای مشخص کردن مسیر می باشد
هوشمندانه خنگ بودن به معنای دیگر این است که هنگامی که مسیر درست را یافته اید و می دانید باید چه اقداماتی در جهت آن هدف داشته باشید، فقط انجام بدهید و دیگر به انتها فکر نکنید.
فکر کردن زیاد باعث گمراهی ذهن به حاشیه های مسیر خواهد شد و انرژی زیادی را هدر می دهد و شما را در طول مسیر خسته و خسته و خسته تر می کند. پس به نتیجه فکر نکید و فقط کار درست را انجام بدهید. سپس نتیجه خودش پدیدار خواهد شد
نکته ی مهم دیگر این است که ما انسان ها رشد را در میزان درآمد، میزان تغییرات مادی و چنین مسائلی می بینیم، اما جهان هستی رشد را در تغییر نگرش ها، رفتار ها، طرز تفکر ها، تعداد اقدام های ما در جهت رسیدن به اهداف و از همه مهم تر در میزان افزایش آگاهی های ما می داند و به همان اندازه پاداش می دهد، پس مهم نیست که ما اکنون در عمل آیا نتیجه دیده ایم یا نه، بلکه باید نگرش درخت گردو را داشته باشیم. درخت گردو بعد از کاشته شدن حدود ۸ سال طول می کشد تا میوه دهد و هیچگاه کشاورز هر روز منتظر گردو دادن آن نمی ماند بلکه او می داند که سال ها زمان خواهد برد و مداوم به درخت رسیدگی می کند، کار درست را انجام می دهد و هرگز به گردو و نتیجه ی درخت قبل از زمان موعد فکر نمی کند.
تصور کنید کشاورز هر روز منتظر گردو دادن درخت بماند، چه خواهد شد؟ احتمالا بعد از ۲ ماه خسته شده و از درخت ناامید می شود، دیگر به آن رسیدگی نمی کند و هیچگاه هم رنگ گردو را نخواهد دید!