بدون شک بیشتر کسانی که طلاق را به عنوان آخرین گزینه انتخاب کرده اند، در زندگی مشترک خود به بن بست رسیده بودند؛ بنبستی که با هیچ مشاوره، تعامل و سازشی راه به زندگی آرام و بیتنش پیدا نکرده است. اما زندگی پس از طلاق همچنان ادامه دارد و افراد جدا شده هرچند باید در جادهای سنگلاخی حرکت کنند، اما باید حرکت کنند. آنها باید ضمن پذیرفتن و اصلاح اشتباهات گذشته تمام تلاش خود را به کار گیرند تا زندگی از دست رفته خود را بازسازی کنند. اما قبل از آموختن هر مهارتی برای بازسازی مجدد زندگی پس از طلاق، افراد مطلقه باید با مراحل ده گانه بازسازی هویت و زندگی بعد از جدایی آشنا شوند. شناخت این مراحل دهگانه، ابتدا به خودشناسی فردِ جداشده کمک میکند و سپس او را در مسیر عمل قرار میدهد و اجازه استفاده از راهکارهای توصیه شده توسط روان شناسان، مشاوران خانواده و یا اطرافیان نزدیک فرد را به او میدهد.
اولین گام در فرآیند بازسازی زندگی پس از طلاق، مرحله فقدان و سوگواری است که با ۳ واکنش رایج رفتاری و هیجانی از جمله انکار، غم و اندوه همراه با اضطراب و عصبانیت و در نهایت پذیرش واقعیت همراه است.
در واقع جدا شدن از همسر، شبیه عزادار شدن است. یعنی فرد با پدیده فقدان رو به رو میشود. وقتی فردی میخواهد به هر دلیلی یک رابطه را پایان دهد، گویی طرف مقابل مرده است و باید برای وی عزاداری کند و مراحل سوگواری را پشت سر بگذارد. در این مرحله ابتدا فرد واقعیت جدایی را انکار میکند و در واقع بر سر این حقیقت که زندگی من به جدایی رسیده، شروع به چانهزنی میکند تا بدین وسیله از پذیرش حقیقت خودداری و آرامش خود را حفظ کند. شوک، ناباوری و انکار، به ویژه بلافاصله پس از وقوع فرآیند طلاق، بسیار شایع است. مثلاً شما هنوز زمانی که مشغول خوردن ناهار یا شام هستید، حضور همسر سابقتان را در صندلی کنار خود حس میکنید. عدهای از افراد حتی بعد از گذشت یک سال از وقوع طلاق، هنوز حلقه ازدواج خود را در دست دارند. بعد از انکار، نوبت به واکنش غم و اندوه میرسد. غم و اندوه، واکنشی طبیعی و سالم نسبت به از دست دادن یک فرد با ارزش در زندگی است و مشخصهاش اغلب اضطراب و تشویش شدید توأم با خشم و عصبانیت است و آخرین مرحله فقدان و سوگواری، پذیرش واقعیت طلاق است. اما یادگیری برخی مهارتها به فرد جدا شده کمک میکند تا آسیب کمتری در این مراحل ببیند.