
| فرمت محتوا | mp۳ |
| حجم | 356.۷۳ مگابایت |
| مدت زمان | ۰۵:۵۱:۴۸ |
| نویسنده | دیوید جرولد |
| مترجم | رضا اسکندری آذر |
| گوینده | رضا عمرانی |
| ناشر | ماه آوا |
| زبان | فارسی |
| تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۱/۱۹ |
| قیمت ارزی | 5 دلار |
| مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
رمان دربارهٔ دنیل است که پس از مرگ عمویش صندوقی به ارث میبرد. داخل صندوق کمربندی وجود دارد که وسیلهای برای سفر در زمان است. دنیل با استفاده از این کمربند به گذشته و آینده میرود: شرطبندی میکند، اشتباهاتش را اصلاح میکند، ثروتمند میشود و بارها زندگیاش را «بازنویسی» میکند. اما هر بار که دنیل به زمان دیگری میرود و تغییری ایجاد میکند، نسخهای موازی از خودش به وجود میآید؛ این تکثیرِ خودها کمکم کنترل را از او میستاند و خط داستان به جایی میرسد که دنیل در شبکهای از نسخههای مختلفِ خود گم میشود. روایت رمان عمدتاً در قالب دومشخص نوشته شده و این شیوهٔ روایی، خواننده را مستقیماً در فضای تناقضگونه و پراگماتیک تصمیمهای دنیل قرار میدهد—طوری که مخاطب ناخودآگاه باید جاهای خالی را پر کند و درگیر مسئلهٔ هویت و مسئولیت شود. تصمیمها بهمثابهٔ نقاطِ ایست و بازنویسی رمان بهطرز بلندی نشان میدهد که تصمیمها فقط لحظات گذرا نیستند؛ با ابزارِ زمانِ دنیل، تصمیمها تبدیل به نقاطی میشوند که میتوانند بهطور واقعی مسیر زندگی را بازنویسی کنند. اما نکتهٔ تراژیک این است که هر بازنویسی هزینهای دارد: دنیل با هر تصحیح، خودِ جدیدی میسازد و خود را از خودِ پیشین دورتر میسازد. این ایده همان چیزی است که تو ابتدا به آن اشاره کردی — «تصمیمات ما چگونه میتواند مسیر زندگیمان را دگرگون کند» — اما رمان فراتر میرود و نشان میدهد که اگر امکانِ حذف پیامدها بینهایت باشد، هویتِ پیوسته و معنا از بین میرود. هر سفرِ زمانی که دنیل انجام میدهد نسخهای دیگر از او پدید میآورد؛ این تکثیرِ مکرر منجر به بحرانِ هویتی میشود: کدام یک «دنیلِ واقعی» است؟ آیا هیچکدام واقعاً «او» هستند یا همهٔ آنها تنها تکههایی پراکنده از یک جریان؟ رمان به ما میگوید که کنترلِ مطلق بر رخدادها لزوماً آزادی و آرامش به همراه ندارد؛ گاهی نتیجهاش تشتت، سردرگمی و فقدان مرکزیت وجود است. وقتی دنیل اشتباهی را مرتکب میشود و بارها به گذشته بازمیگردد تا آن را اصلاح کند، با مسئلهٔ اخلاقی جدیدی روبهرو میشویم: آیا داشتن توانِ جبرانِ کامل، مسئولیتِ اخلاقی را کاهش میدهد یا افزایش میدهد؟ رمان عملاً نشان میدهد که امکانِ بیپایانِ اصلاحِ خطاها میل به آزمایش و سوءاستفاده را تقویت میکند؛ دنیل شرطبندی میکند، از شکستها درس نمیگیرد چون میتواند آنها را پاک کند، و این چرخه درنهایت به نابودیِ یکپارچگی اخلاقی منجر میشود. روایتِ دومشخص و ورودِ خواننده به معادله شیوهٔ روایت در قالب «تو» (دومشخص) تکاندهنده و تأثیرگذار است. این انتخاب نگارشی باعث میشود خواننده نه تنها تماشاگر، که شریکِ عملیِ کنشها شود: خواننده خود را در جای دنیل میبیند، دچار همان وسوسهها و همان تردیدها میشود و به همین خاطر پرسشهای اخلاقی و هویتی داستان برای او ملموستر میشود. این تکنیک، رمان را از یک قصهٔ علمی-تخیلی صرف به تجربهای روانشناختی و وجودی بدل میکند. یکی از ظریفترین پیامهای رمان همین است: تلاش برای کنترلِ مطلقِ زمان و سرنوشت باعث میشود انسان دقیقاً همان چیزی را از دست بدهد که برایش تلاش میکرد — یعنی خودِ ثابت و مرکزِ معنا. دنیل با تکثیر نسخههایش، بهتدریج در میان نسخهها گم میشود؛ این گمشدگی استعارهای است از لطمهای که تسلطِ بیش از حد بر تغییرات زندگانی به حسِ پیوستگی و اصالت میزند. رمان نقدی نامحسوس بر ایدهٔ «توانمندسازی تکنولوژیکِ فرد» هم دارد؛ کمربند زمان نه فقط ابزاری برای تجربه، بلکه آینهای است که نشان میدهد فردِ توانمندِ تکنولوژیک چطور به تنهایی و خودمحوری میرسد. دنیل دسترسی به ابزاری دارد که دیگران ندارند و همین اختلاف، او را از مشارکت انسانی و مسئولیت جمعی جدا میکند. در آثار سفر در زمان معمولاً دغدغهٔ تغییر گذشته و پیامدِ آینده مطرح میشود، اما این رمان زمان را به عرصهای برای آزمونِ اخلاق و خودشناسی تبدیل میکند؛ دنیل هر بار فرصتِ دیگری برای «اصلاح» دارد اما در روند اصلاحها به یک آزمایشگرِ خودخوانده بدل میشود که در نهایت توانِ تشخیصِ درست/نادرست را از دست میدهد. وقتی دنیل در زمان گم میشود، رمان پرسشِ پایانیاش را برجسته میکند: آیا امکانِ بازگشت به یک «خودِ واحد و معتبر» وجود دارد یا هر تلاش برای بازنویسی به ایجادِ چندین «خودِ ناقص» منجر میشود؟ سرنوشتِ دنیل هشداردهنده است: وسوسهٔ کنترلِ کامل میتواند به گسستِ وجود بینجامد. در «مردی که خودش را تا کرد»، تصمیمها دیگر لحظه نیستند؛ ابزارِ زمان آنها را به نقاطِ بازنویسیِ زندگی بدل میکند. دنیل هر بار اشتباهش را اصلاح میکند — و هر بار خودِ تازهای میسازد. نتیجه؟ تکثیرِ خود و گمشدگیِ وجود. رمان تلنگریست به ما: توانِ اصلاح بیپایان، آزادی نیست؛ بلکه بحرانِ هویت است.»
موضوع کتاب دغدغه خیلی از ادمهاست خوب هم بود الکی کش داده نشده بود برای من در کتاب اول از همه نویسنده بعد مترجم بعد نشریه مهم است در کتاب اما در کتاب صوتی یک گزینه هم به ان باید اضافه کرد راوی من اصلا با خوانش راوی ارتباط نگر فتم نمی دونم شاید عادت کردم به صدای ارمان سلطان زاده دقیق نمی دونم ولی به هیچ عنوان این کتاب و با این نوع روایت دیکته وار نپسندیدم حرف من جنس صدا نیست اصلا اینکه به صدایش این کتاب میخورد یا نمیخورد کاری ندارم بی ربط می خوند من اصلا ارتباط نگرفتم با راوی چون در کتاب صوتی راوی خیلی مهمه همونجور که در کتاب حرف اول و مترجم میزنه در کتابهای صوتی هم راوی نقش مهمی داره
این کتاب بدون تردید چه از لحاظ تکنیک نگارش و چه از منظر پیرنگ داستان بینظیر بود و بنظرم به گونه ای بدیع ،تاثیر گذار و اغواگرانه با تغییر در زاویه دید و بازی خلاقانه و سیال با عنصر زمان ،بطرزی شگفت انگیز ما را به برخی زوایای پنهان وجودی انسان آشنا میکند و موجب میشود،تفاوتهای دهشتناک پندارهای خود را در زمینه ماهیت و وجود انسان کمی بیش از پیش درک کنیم
پستی برای این کتاب میذارم روایت کلی کتاب بحث زمانه زمانی که قابلیت اینو پیدا میکنی تا داخلش سفر کنی قصه اش جوریه که فکر میکنی ژانرش نوجوانه اما کاملا بزرگساله کم حجم و جمع و جور زیر ۲۰۰ صفحه چیزی رو میخونید که آثار زیادی ازش الگو برداری کردن مثل همین ماده تاریک بلیک کراوچ و .... خلاصه بسی باهاش حال کردم خیلی پتانسیل داشت ادامه دار باشه
بنظرم واقعا عجیب و جالب بوده که این کتاب در سال ۱۹۷۳ نوشته شده! داستان بسیار جذاب و تامل برانگیزی بود و با صدای آقای عمرانی دیگه حرفی برای گفتن باقی نمیمونه. موضوع سفر در زمان که از نظریات انیشتین هم هست، همیشه موضوع جالبیه! پیشنهاد میکنم حتما گوشش کنید. ممنون از ماه آوا و فیدیبو.
کتاب به خوبی به طرح چالشهای سفر در زمان پرداخته بود و با مسائل وجودی این مساله رو در آمیخته بود. جایجای کتاب سرشار از غافلگیریه. پایان هم بسیار مناسب و زیباست و تجربه رضایتبخش خوندنش رو کامل میکنه. صدای گوینده هم خیلی واسه من لذتش رو دوچندان میکرد
واقعا از شنیدن این کتاب و طرز فکری که پشت داستانش بود لذت بردم.به نظرم این داستان رو ورای یک قصهی معمولی باید قلمداد کرد.فهم و آگاهیای در قصه نهفتهست که من رو شخصا به وجد آورد.روشنم کرد.و مثل همیشه تشکر فراوان از آقای عمرانی که لذت شنیدن رو چندین برابر میکنن.
((سفر در زمان ، وحشتناکترین پارادوکس ها را ممکن میکند و حتی محتمل )) گویندگی بسیار عالی داستان جالبه و جذابتر میشه اگر خودتون ، به پارادوکس ها و معماهای حاصل از سفر در زمان ، همراه با شخصیت اصلی داستان ، فکر کنید.
طول و تفصیل، زیاد داشت. در مجموع بد نبود و پایان خلاقانهای هم داشت. اپلیکیشن فیدیبو مشکلاتی داره؛ رو بعضی دستگاهها کلا لود نمیشه و برخی مسائل دیگر. ارتقای کیفیت و کارایی اپلیکیشن و سایت را با جدیت بیشتری دنبال بفرمایید. سپاس
فوق العاده جذاب بود .داستان و ایده خیلی خوبی داشت و واقعا آدمو گیر مینداخت. اگر بخوام مقایسه کنم شباهتهایی به سریال دارک داشت که البته بنظرم از اون خیلی جذابتر و رون تر بود و بُعد فلسفی قویتری هم داشت .