یافتههای پژوهش در هر چهار دانشگاه نشان میدهد که ازنظر دختران دانشجو، فاصلۀ میان انتظارات از دانشگاه و واقعیت اجتماعی بسیار زیاد است؛ این فاصله را میتوان در چارچوب عوامل زیر فهمید: کیفیت پایین دانشگاهها، تفاوت چشمگیر میان دانشگاههای مرکز و پیرامون، گستردگی فضای رخوت و ناامیدی در دانشگاه، سرکوب انگیزههای دانشجویان بهوسیلۀ عوامل مختلف در دانشگاه، نبود بستر مناسب برای فعالیت علمی، کمبود امکانات مادی و رفاهی، ضعف فعالیت انجمنی، نبود نشاط و فضای باز فرهنگی، ضعف بسترهای مناسب برای فعالیت علمی و نیز ضعف روحیۀ پشتکار و جستوجوگری علمی در دانشگاهها. از نگاه دختران دانشجو، آنچه فاصلۀ میان انتظارات از دانشگاه و واقعیت موجود را عمیقتر میکند عواملی چون سیستم آموزشی دانشگاه، سیستم فرهنگیارزشی و اساتید دانشگاه هستند.این پژوهش شواهدی را ارائه میدهد که از یافتههای حاصل از مصاحبههای گروهی متمرکزی بهدست آمدهاند که در بازۀ زمانی اسفند ۹۵ و فروردین ۹۶ در دانشگاههای مازندران، اراک، بوعلیسینای همدان و سیستانوبلوچستان انجامشده است؛ در این پژوهش تلاش میشود درکی از نگاه دختران دانشجو دربارۀ انتظاراتشان از دانشگاه و فاصلۀ آن از واقعیت موجود، بهدست آید.