اقتصاد سیاسی و سیاستگذاری اجتماعی ایران در تاریخ چهار دههای پس از انقلاب، جهتگیریهای متفاوتی را تجربه کرده است؛ شدت تفاوت تجارب مذکور تا آنجاست که معادل یک قرن تاریخ فراز و فرود مکاتب مختلف شبیه است: از دولت چپگرای مهندس موسوی تا دولت راستگرای آیتالله هاشمی و دولتهای میانی و التقاطی بعدی؛ از دولت ارزشگرایی که در تخصیص بودجه نیز از «ضریب ایثار» برای انقباضیکردن آن استفاده میکرد تا دولت تکنوکراتیکی که با نسخههای روز دنیای غرب در تعدیل ساختاری همراه شد و دولتهایی که گاه به این سو و گاهی بدان سو روان بودهاند. در میان این نوسانها، قانون اساسی نیز از خوانشهای متمایز و تفاسیر متفاوت در امان نماند؛ گاه اصول ۲۹، ۳۰، ۳۱ و ۴۳ برجسته شد و گاه بخشی از اصل ۴۴ خودنمایی کرد و سایر اصول را زیر چتر خود پنهان ساخت.
در چند دهه اخیر با وجود غلبه نگرش راستگرایانه، دولتها حاضر به فروگذاری سویههای مقبولیتافزا و مشروعیتآور چپگرایانه نیز نبودهاند و به همین دلیل با وضعیتی مواجه شدهایم که بسیاری از صاحبنظران علمی و اجرایی کشور از فقدان گفتمان سیاستگذاری اجتماعی یا اقتصاد سیاسی در ایران سخن گفتهاند. اظهارنظرهای مختلفی که در این سالها صورت گرفته و نیز تحلیلهای گوناگون در این زمینه، همگی بر اسناد سیاستی متکی بودهاند و به تحلیل تغییر رویکرد در برنامهها، جهتگیری دولتها یا سیاستهای کلی پرداختهاند، اما تصویر روشنی از «نگرش مردم» در این زمینه وجود نداشته است. فقدان داده در این موضوع، عاملی مهم در عدم توجه تحلیلها به این سو داشته است. از سویی آرای مردم در انتخابات نیز دادههای تحلیل چندانی در اختیار پژوهشگران سیاستگذاری اجتماعی قرار نمیدهد؛ چراکه مسئلهنبودگی سیاستگذاری اجتماعی در احزاب و کنشگران سیاسی و به تبع آن فقدان گفتمان سیاستگذاری اجتماعی خاص احزاب، سبب موضعگیری تلفیقی و التقاطی نامزدهای ریاست جمهوری شده است. به نظر میرسد محور مختصات مواضع احزاب سیاسی در ایران بر اساس دو محور عدالت-آزادی و دولت-بازار تعریف نمیشوند، به همین دلیل با التقاط در مواضع آنها در حوزه سیاستگذاری اجتماعی روبرو هستیم؛ شاید بتوان محورهای متمایزکننده مواضع آنها را در دو محور دموکراسی-اصولگرایی و توسعه اقتصادی-خودبسندگی اقتصادی تشریح کرد.
به هر حال حاکمیت این چارچوب یا چارچوبهای مشابه، فضای چندانی برای مواضع سیاستگذاری اجتماعی باقی نمیگذارد و مسئلهبودگی را از این موضوع سلب میکند.
پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان با فراهمکردن دادههای مناسب در سطح بسیار گسترده، امکانی را برای بررسی وضعیت سیاستگذاری اجتماعی در نگاه مردم ایجاد میکند. در این پیمایش چهار پرسش به حوزه اقتصاد اختصاص یافته است و هر چهار پرسش به اقتصاد سیاسی معطوف است و این امکان را برای مطالعه و تحلیل سیاستگذاری در نگرش مردم فراهم میآورد. در این جستار کوشش شده تا با تمرکز بر پاسخهای ارائهشده در حوزه اقتصاد، تحلیل کوتاهی از سویه مردمیِ وضعیت سیاستگذاری اجتماعی در ایران ارائه شود، اگر چه به دلیل اینکه پرسشها همه ابعاد موضوع را پوشش نمیدهند، از نتیجهگیری کلی در این زمینه خودداری شده است.