
کتاب روزی که تقدیرم را نوشتی
نسخه الکترونیک کتاب روزی که تقدیرم را نوشتی به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
درباره کتاب روزی که تقدیرم را نوشتی
شاید تقدیر من هم این بود... شاید در این دنیای پرعظمت، فقط من بودم که به چنین سرنوشت شومی دچار شدم و شاید هم مثل من افرادی باشند که سرنوشت من برایشان تکرار شده باشد. مهم این است که دل و قلب، فکر و ذکر و جسمت در آن لحظهها با خدا باشد و غیر او، از هیچ کسی یاری نطلبی، چون در لحظههای گرفتاری و در به دری فقط یار مهربان و دلسوز خداست که بدون هیچ منّتی به یاریات میآید و دستت را میگیرد و نمیگذارد زمین بخوری. بگذریم، برگردیم به زمان گذشته، به زمانی که شور و حال کودکی در سرم بود و هیچ چیز از دنیا نمیفهمیدم و خوب را از بد تشخیص نمیدادم. ما در خانهای زندگی میکردیم که حیاط نسبتاً کوچکی داشت و داخل حیاط باغچهای نقلی که چند درخت خشکیده در میان آن خودنمایی میکرد. خانه به واسطهی چند پله از حیاط جدا میشد.
نظرات کاربران درباره کتاب روزی که تقدیرم را نوشتی