روزی روزگاری یک گاری چی بود که از یک اسب و یک خر نگه داری میکرد.
او اسب را خیلی بیشتر از ااغ دوست داشت.
خیلی خوب به اسب غذا میداد و از اسب، خوب نگه داری میکرد.
برای ااغ، کاه خشک میریخت تا بخورد و خیلی خوب از او نگه داری نمیکرد.
اسب خیلی زیبا و قوی شده بود، در حالی که ااغ خیلی لاغر و ضعیف شده بود.
یک روز، گاری چی هر دو حیوان را به راه انداخت و آنها را به بازار برد و به خاطر عاقهاش به اسب، بار خیلی کمی روی پشت اسب گذاشت، اما پشت ااغ، بارهای خیلی سنگینی گذاشت…
این کتاب صوتی شامل چهار داستان می باشد.