اقتصاد خانواده اگرچه از عناوین و موضوعات اقتصاد خرد فرض شده است اما اثرات متعددی که از آن ناشی شده است، اهمیت خانواده و اقتصاد آن را در مطالعات اقتصادی نشان میدهد. از این رو لازم است نگاه جدیدی به این حوزه داشته و اقتصاد خانواده را به عنوان یکی از شاخههای اصلی برشماریم. همچنین از آن جهت که اسلام علاوه بر فرد و جامعه، برای خانواده نیز اصالت قائل است، اقتصاد خانواده در ادبیات اسلامی بیشتر میتواند مورد توجه قرار گیرد که مقدمه آن، تعیین سؤالات و محورهای بحث شده اقتصاد خانواده در اقتصاد متعارف است. کتاب پیش رو تلاش دارد تا این دسته نیازها را در نگرشی جدید برای مخاطبان خود ارائه دهد.
اقتصاددانان در کتب و مقالات خود کمتر خانواده را محور قرار داده و بیشتر اقتصادی فردی و یا اجتماعی را تحلیل میکنند. از این رو علاوه بر گستردگی طیف برداشتها، فقر محتوایی نیز در این علم مشاهده میشود. اقتصاد خانواده از جمله علومی است که در جهان تعابیر گوناگونی برای آن ارائه شده و در نتیجه متون مختلفی در تبیین آن نگاشته شده است. از اینکه لفظ خانوار در مصرف و تولید کشور را اقتصاد خانواده فرض کنیم و حال آنکه همان جمع جبری عرضه و تقاضای اقتصاد مدنظرمان باشد تا آنجا که ازدواج و طلاق را نیز با ادبیات اقتصادی تبیین نماییم و حال آنکه شاید نتوان هر امر اجتماعی را در مقولات اقتصادی گنجاند، از جمله مرزهای این طیف وسیع است.
این معضلات در مجامع علمی داخل کشور بیشتر است تا آنجا که طیفی خانواده را همان مجموع افراد میدانند و در نتیجه ضرورتی برای تدوین کتابی در حوزه اقتصاد خانواده نمیبینند و یا طیفی که اقتصاد خانواده را به اقتصاد زنان به ویژه آنچه از معضلات اصلی در کشورهای غربی در حوزه خانوادههای تکوالدینی یا به تعبیر فارسی زنان سرپرست خانوار است، تقلیل دادهاند و یا طیفی که تنها به برخی از بخشهای ادبیات کلی اقتصاد متعارف و یا اقتصاد اسلامی در این موضوع اکتفا کردهاند، همه و همه نشانگر عدم توجه دقیق به موضوعی مهم با عنوان اقتصاد خانواده است.