ما با خواندن افسانههای قدیمی باز میفهمیم که انسانهای قدیمی هم مثل ما آرزوهای بلندی داشتهاند و همیشه در پی رسیدن به آرزوهایشان بودهاند. مثلاً افسانههای قدیمی به ما نشان میدهد که بشر از زمانهای بسیار قدیم آرزو داشته است که مثل پرندهها پر بگیرد و به آسمان برود. امروز بشر به کمک علم به این آرزویش رسیده است و میتواند حتا تا کرهی ماه پرواز کند و در آیندهی نزدیکی به ستارگان دورتر هم پرواز خواهد کرد.
یکی دیگر از آرزوهای قدیمی و بزرگ انسان، داشتن عمر جاودانی است. یا بهتر بگویم «نمردن» است. در افسانههای آذربایجانی، یونانی، ایرانی، بابلی و دیگر ملتها این آرزو خوب گفته شده است. رویین تن بودن اسفندیار (از پهلوانان کتاب شاهنامه) حکایت از این آرزو دارد. در یکی از افسانههای بابلی پهلوانی به نام «گیل گَمِش» سفر پر زحمتی پیش میگیرد که عمر جاودانی به دست آورد. در دل آدمهای داستانهای آذربایجان هم این آرزو هست.