از آنجا که سخن از مبانی کلامی اجتهاد است، ابتدا باید مسئلهی کلامی را توضیح دهیم و سپس ببینیم که چه مبانی کلامی در مباحث اجتهادی وجود دارد.
مهمترین ویژگی یک بحث کلامی افزون بر عدم ارتباط مستقیم با عمل خارجی مکلفان، عقلی بودن آن است. بنابراین، مسائلی که مابه عنوان مبانی کلامی اجتهاد در لابلای مباحث اجتهادی جست و جو می کنیم، مباحثی عقلی است. امّا آیا هر مسئله عقلی، غیر مرتبط با عمل خارجی مسئلهای کلامی است؟ و آیا هر مسئلهی کلامی، ضرورتاً عقلی ا ست؟ و اصولاً مقصود از عقل در این مباحث چیست؟