من همیشه ایمیلهایی که دایی برایم میفرستد برای مامان میخوانم. دایی سی و هفت سال پیش از این یک شب بدون هیچ خبری از ایران رفت و هیچوقت برنگشت و هیچکس هم نفهمید برای چی رفت و هیچوقت برنگشت و با این کارش شد یک سؤال گنده برای خانواده، دوستان، آشنایان و فامیل. حالا همیشه به من ایمیل میدهد. منظور از همیشه برای من امیر علی عَبادانیا تنها نوهی دختری آقا و خانم اوپاتان یعنی از وقتی که کنجکاو شدم بدانم دایی برای چی از ایران رفت. اول من شروع کردم ایمیل دادن و خودم را معرفی کردن و چند تا عکس از بچگی و کودکیام برایش فرستادن. بعد او هم شروع کرد برای من ایمیل دادن و عکس بعد از مهاجرتش را برایم فرستادن و اینها.