سخن گفتن از شخصیت هاشمی رفسنجانی از آن منظر که به واقع «شناسنامه انقلاب» است، دستکم از نگاه روحی و عاطفی، سنگینی ندارد؛ اما سخن گفتن از هجوم محنت و تهمت و تخریب و دشمنی و دشنام و ستم که در سالهایی چند و در فصلی خاکستری، به نام دین و به نام انقلاب و به نام نظام اسلامی، اما در واقع برخاسته از حسادت و جهالت و فرصتطلبی و ریاستخواهی و انحصارطلبی و دورویی، بر آیتالله هاشمی رفسنجانی رفت و هنوز پایان نیافته است، دستکم از نگاه روحی و عاطفی آسان نبوده و نیست؛ چنانکه در عمل نیز مقابله با دشواریهای توانفرسای دوران مبارزه و انقلاب و تثبیت نظام و جنگ و سازندگی، برای آن مرد مجاهد دشوار نبود و همه را به جان میخرید و خرید؛ اما بر دوش کشیدن آن همه تهمت و تخریب و حقکشی و زخم زبان از یکسو و دردناکتر، نگریستن بر آن همه ویرانسازی سرمایههای مادی و معنوی کشور، از سوی دیگر، کاری به غایت دشوار بود و هست.