تعلیق، ترس، دلهره، معما، اینها عناصری است که یک تریلر خوب را میسازد. داستانهایی که نفس را در سینهی خواننده حبس میکنند و خواننده انگارنهانگار که کتاب میخواند بلکه صحنهها مانند یک فیلم سینمایی از جلوی چشمش رد میشوند. داستانهایی برای آدمهایی با قوهی تخیل خوب که به آدرنالین هم علاقه دارند و از درگیر شدن در یک کتاب لذت میبرند. این بار داستان جایی در شمال اسکاندیناوی رخداده است. با یک تریلر سوئدی روبهرو هستیم. مایکل هورث و هانس روسنفلد که هر دو سالهاست جایشان را میان داستان نویسان محکم کردهاند و کتابهایشان در فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز خودنمایی میکند تریلری نوشتهاند که مخاطب اگر هم بخواهد نمیتواند آن را زمین بگذارد. دختر خاموش داستانی به رنگ خون است که خواننده را از قدرت ذهن نویسندگانش شگفتزده میکند.
دختر خاموشی تریلری است که سال 2014 منتشر شد. این کتاب داستان دیگری از سباستین برگمن روانشناس کارآگاه جنایی است که باز هم باید بتواند راز جنایت هولناک دیگری را کشف کند. جنایتی که یک تراژدی بزرگ و غمناک است. داستان روندی بسیار جذاب و هیجانانگیز دارد و درست هرجایی که فکر میکنید اندکی ماجرا را فهمیدهاید و به حل معما نزدیک شدهاید پیچوتاب جدیدی در داستان اتفاق میافتد که حقیقت را در خود پنهان میکند. سباستین برگمن باید با تمام مهارتهایی دارد که به کار ببندد و بتواند این پرونده را حل کند. از طرف دیگر در این داستان نویسنده مخاطب را با جنبههای شخصی برگمن نیز بیشتر آشنا میکند. این کتاب در 98 فصل کوتاه نوشتهشده است و از زوایای مختلفی داستان را روایت میکند. قلم روان نویسنده و توجه به جزئیات باعث شده است این تریلر جذابتر به نظر برسد.
دختر خاموش در مدت کوتاهی توانست جایگاه خود را میان علاقهمندان به تریلر باز کند و با سرعت به زبانهای مختلف ترجمه شد.
داستان دختر خاموش جایی آغاز میشود در خانهای آرام و سفیدرنگ در سوئد پسرک جلوی تلویزیون نشسته و مادرش قصد دارد برایش خوراکی بیاورد که ناگهان صدای در شنیده میشود و در پی آن صدای گلوله شنیده میشود. چند لحظه بعد پدر خانواده نیز با مردی مواجه میشود که اسلحه را رو به رویش گرفته است و دوباره صدای گلوله و چند لحظه بعد کل خانواده کشتهشدهاند. پدر، مادر و دو پسر کوچکشان. سباستین برگمن برای بررسی این صحنهی دردناک جنایت فرستاده میشود. افسران پلیس نمیتوانند اثری از قاتل پیدا کنند او کارش را تمیز انجام داده و گریخته است. تنها ردی که وجود دارد شکارچیای غیرقانونی است که قبلاً این خانواده گزارشش را دادهاند. درحالیکه برگمن و نیروی پلیس به دنبال قاتل و انگیزهی قرن میگردند نکتهی مهمی را درمییابند. دختری تمام ماجرا را دیده است و از ترس جانش فرار را انتخاب کرده است.
برگمن و افرادش به دنبال دختر جوان میگردند، آنها باید او را پیدا کنند قبل از آنکه قاتل این کار را انجام دهد. قاتل هم دنبال این شاهد است تا کارش را به پایان برسانند. چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آیا پلیس میتواند انگیزهی قتل را پیدا کندو قاتل را دستگیر کند؟ یا دختر جوان هم به قربانیان اضافه میشود؟
اریک خبردار شد که یان سیدر دریکی از اتاقهای بازجویی در ته راهروست. اتاقی نبود که زیاد در آن بازجویی صورت گیرد؛ اتاقی بود که غال باکارهای دیگری در آن انجام میشد؛ مانند مکالمههای تلفنی خصوصی، ملاقاتهای کوتاه و گاه نیز یک چرت زدن کوتاه نیم روزی.
به گفتة فردریکا، هنگامیکه آنان به سراغ سدر رفته بودند که او را برای بازجویی بیاورند. اصلا تعجبی نکرده بود.
کوچکترین اعتراضی نیز نکرده. بلکه از همراهی آنان خیلی هم خوشحال شده بود. آنان به سدر نگفته بودند که چرا میخواهند با او حرف بزنند. باوجودی که او بارها اين پرسش را از آنان کرده بود. آنان، بدون ذکر هیچگونه جزئیاتی، گفته بودند که فقط برای روشن شدن یکی دو مورد از او خواستهاند که همراهشان برود. فردریکا همة اطلاعات لازم را در مورد سدر جمعآوری کرده بود؛ هم اینها برای اریک کپی و بر روی میزش گذاشتهشده بود. فردریکا افزون بر این، با مالین آکربلاد نیز در تماس بود. دادستانی که مسئول تحقیقهای اولیه بود و حکم بازرسی اموال سدر را به عهده داشت. برای این قضیه یک تیم مجزا تشکیل شده بود.
اریک خیلی تحت تأثیر قرارگرفته بود و برای مطالعه این مدارک کمی وقت طلب کرد. آیا برای صرف یک فنجان قهوه که اندکی از دمای اتاق بالاتر باشد. فرصتی بود؟ ظاهراً نه. دستگاه قهوه ساز تا هفته آینده در دست تعمیر بود.
بنابراین؛ او بدون قهوه نشست و آن پوشة نازک را گشود.
یان سدر، متولد 1۹۶۱ پنج سال بزرگتر از اریک. همچنان در خانهای به نسبت کوچک زندگی میکرد که متعلق به پدر و مادرش بود؛ درست در چند کیلومتری خانوادة کارلستن. از سال ۲۰۰۱ از مزایای بیمه استفاده میکرده است. دو بار ازدواجکرده و طلاق گرفته است؛ هر دو همسرش تایلندی بودند. مدتی را با یک زن روس به سر برده و اکنون مجرد بود. آن زن روس پیش از کریسمس او را ترک گفته و به دنبالش، به پلیس در مورد خشونت خانگی سدر گزارش کرده بود.
شکایت مدتی بعد لغو شده بود.
اریک به سراغ گزارش پلیس در مورد سدر رفت. چندین گزارش در مورد تخلفهای رانندگی، رانندگی در حین مستی، دوبار به دلیل مصرف زیاد الکل و برهم زدن نظم عمومی دستگیرشده بود.
مایکل هورث نویسندهی سوئدی داستانهای رازآلود متولد 1963 است. فعالیت اصلی او در عرصهی فیلمنامهنویسی است و در تهیهی چندین فیلم نیز بهعنوان تهیهکننده فعالیت کرده است. او یکی از بنیانگذاران و سهامداران شرکت فیلمسازی موفق ترونر در سوئد است. او سریال سباستین برگمن را با همراهی هانس روسنفلد نوشته است که در چندین کشور پخش شد و موفقیت بزرگی برای هردوی آنها رقم زد. همچنین او چند سریال نیز برای تلویزیون سوئد ساخته است. از میان کتابهای دیگری که این نویسندهی سوئدی منتشر کرده است میتوان به کتابهای «راز تاریک»، «مردی که اینجا نبود»، «مردی که به زنها نگاه میکرد» اشاره کرد که آنها را همراه با هانس روسنفلد نوشته است.
هانس روسنفلد نویسندهی دیگر کتاب دختر خاموش هم اهل سوئد است. او در سال 1964 در هانس پیترسون به دنیا آمده است و در حال حاضر بهعنوان فیلمنامهنویس، مجری رادیویی، رماننویس و بازیگر فعالیت میکند. او سریالهای زیادی ساخته که باعث شهرتش شده است. مشهور ترین آثار او سریالهای پل و مارسلا است که در بیش از 170 کشور جهان پخش شدهاند.
تریلرها و داستانهای پلیسی در ایران هم طرفداران زیادی دارد. ناشران مختلف در تلاشاند ادبیات این ژانر پس از انتشار بهسرعت به فارسی ترجمه شود و در اختیار مخاطب فارسیزبان قرار بگیرد. یکی از ناشرانی که در این زمینه پیشتاز است انتشارات البرز است که در سالهای اخیر بسیاری از آثار روز را روانهی بازار کتاب ایران کرده است. دختر خاموش را نیز این ناشر سال 97 منتشر کرد. فرنوش جزینی این داستان را به فارسی برگردانده است.
این کتاب برای همهی کسانی که نمیخواهند کتاب خواندنشان خالی از هیجان باشد نوشتهشده است. یک تریلر جذاب برای تمام طرفداران داستانهای جنایی و سریالهای پلیسی. کتابی که نویسندگانش داستان را به شکلی غیرقابلتصور در عین سادگی پیچیده نوشتهاند. از آن دست کتابهایی که اگر سریال میشد صبر کردن برای فرا رسیدن زمان پخش قسمت بعدی آن خیلی سخت میشد. دختر خاموش خواننده را مجبور میکند خودش را همراه افسران پلیس تصور کند و همراه آنان نگران اتفاقات باشد و جاهایی از داستان از تعجب آه بکشد. اگر یک کتاب خوب برای عوض کردن حال و هوایتان میخواهید دختر خاموش حتماً انتخاب مناسبی خواهد بود.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب دختر خاموش اثر مایکل هورث و هانس روسنفلد با ترجمهی فرنوش جزینی است. خرید و دانلود کتاب الکترونیکی این اثر در همین صفحه ممکن است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۱۳ مگابایت |
تعداد صفحات | 580 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۹:۲۰:۰۰ |
نویسنده | مایکل هورث |
نویسنده دوم | هانس روسنفلد |
مترجم | فرنوش جزینی |
ناشر | انتشارات البرز |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The silent girl : a Sebastian Bergman thriller |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۱۰/۰۱ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 85,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خب این کتابو تازه تموم کردم در مورد شخصیت پردازی باید بگم من اصلا نتونستم با شخصیت ها ارتباط بگیرم (بغیر از اون دختر بچه) شاید برای همون سوئدیا بیشتر قابل درک باشه ولی خود داستان عالی بود البته باید یه پنجاه صفحه ایی صبر کنید تا کاملا درگیرتون کنه، پایانش منو راضی نکرد شاید چون واقع بینانه بود? ترجمه هم روان بود ولی یه جاهایی اصطلاح ها کتابی ترجمه شده بود که قابل چشم پوشیه و البته تا حد امکان سعی شده بود سانسور نشه و ازین لحاظ خواننده سردرگم نمیشه.
داستان کتاب خوب بود ولی به نظرم یه مقدار به داستان آب بسته بودن لازم نبود این قدر طولانی بشه
داستانش و توصیف احساسات شخصیتا خوب بود فقط زیادی طولانی شده بود.
جالب بود داستانش اما کمی زیادی طولانی بود
خیلی طولانی و خسته کننده هست.
داستان عالیه. مترجم افتضاحه