" هر دینی مانند یک خیالپردازی برای دیگران است، اما برای معتقدین آن، حقیقت مقدس و مطلق است" این سخن یکی از جملات معروف و تاثیرگذار نویسنده آیزاک آسیموف است.
کتاب برجیس را بخر و داستانهای دیگر به قلم نویسنده پرمخاطب آیزاک آسیموف است. این کتاب در سال 1975 در آمریکا منتشر شد. کتاب برجیس را بخر و داستانهای دیگر مجموعهای از داستانهای کوتاه آیزاک آسیموف است. این مجموعه 24 داستان دارد. داستانها به تقدم نگارششان مرتب شدهاند. ایده چاپ چنین کتابی در مارس سال 1974 برای آیزاک آسیموف مطرح شد. در ابتدا این مجموعه هشت داستان داشت. اما کمی بعد به 24 داستان کوتاه رسید که برخی از آنها حتی 2500 کلمهای میباشند. اگر دیگر آثار این نویسنده را خوانده باشید، حتما بخشی از زندگینامه وی را مشاهده مینمایید. در این مجموعه 24 داستانی نیز آسیموف به بیان نکاتی درمورد زندگی خود در هر داستان پرداخته است. از اولین داستان وی تا آخرین آن مردم از نوشتن نکات زندگینامه وی استقبال خوبی به عمل آوردهاند. هدف آیزاک آسیموف از نوشتن بخشهای زندگیاش در داستان این کتاب فقط یک چیز است. سردبیران بسیاری علاقه به چاپ زندگی وی دارند. اما او هیچگاه قصد چاپ کتابی جداگانه با عنوان زندگینامه خود را ندارد. به همین دلیل او به شرح زندگی خود در داستانهای این کتاب پرداخته است. زبان این کتاب مانند دیگر داستانهای آیزاک آسیموف ساده اما شیرین است.
کتاب برجیس را بخر و داستانهای دیگر در سال 1395 توسط سعید سیمرغ به زبان شیرین فارسی بازگردانده شدهاست. این کتاب از آثار منتشر شده انتشارات کتابسرای تندیس است. سعید سیمرغ از کودکی از طرفداران آیزاک آسیموف بود. وی زمانی که تنها ده سال داشت با آثار آیزاک آسیموف آشنا شد. از همان زمان عشق به داستانهای او در سعید سیمرغ شعلهور شد. اولین کتابی که سعید سیمرغ از آیزاک آسیموف را مطالعه کرد، کتاب انسان در فضا بود. سعید سیمرغ مترجم آثار بسیاری از آیزاک آسیموف مانند ریگی در آسمان اتفاقی نخواهد افتاد و برجیس را بخر و داستانهای دیگر است. سعید سیمرغ زاده یازدهمین روز از فروردین ماه سال 1359 است. وی در تهران چشم به جهان گشود. سعید سیمرغ از کودکی علاقه بسیاری به کتاب و کتاب خوانی داشت. علاقه وی همیشه به کتابهای نجوم و ستاره شناسی بودهاست. سعید سیمرغ آثار بسیاری را به زبان فارسی ترجمه کردهاست. از آثار ترجمه شده وی میتوان به پیش از آنکه به دار آویخته شوند، واپسین نبرد پادشاهان، تیغ شمشیر، طلسم سرد انتقام و ... اشاره کرد. قلم این نوسینده در ترجمه کتاب به گونهای است که خواننده ایرانی با آن به راحتی ارتباط برقرار میکند. تسلط سعید سیمرغ به زبان انگلیسی باعث شده آثار وی بدون هیچ نقصان زبانی ترجمه شوند. شما میتوانید کتاب برجیس را بخر و دیگر داستانها نوشته آیزاک آسیموف و ترجمه سعید سیمرغ و انتشارات کتابسرای تندیس را از همین صفحه در فیدیبو دانلود و تهیه نمایید.
آیزاک آسیموف در سال 1920 چشم به جهان گشود. وی زاده کشور روسیه است. این نویسنده بزرگ در 5 سالگی به آمریکا مهاجرت نمودهاست. در آنجا بزرگ شده و به تحصیل پرداختهاست. آیزاک آسیموف در دوران مدرسه زودتر از زمان معمول دیپلم خود را اخذ نمود. آیزاک آسیموف اولین داستانش را زمانی که 18 سال داشت نوشت. این داستان در مجله داستانهای حیرت آور به چاپ رسید. سپس وارد دانشگاه شد و تا دکترای بیوشیمی تحصیل خود را ادامه داد. او به مدت ده سال در دانشگاه تدریس میکرد. اما سرانجام این کار را ترک کرده و به صورت تمام وقت به نویسندگی پرداخت. آیزاک آسیموف سالها کتابهایی درمورد فضای بی انتها مینوشت، اما خود از بیماری ترس از فضای باز رنج میبرد. اما قلم پرتوان وی در توصیف فضا و آسمان قابل قیاس با کسی نیست. آسیموف تا سالهای آخر زندگیاش رئیس انجمن اُمانیستهای آمریکا بود. ژانر داستانهای آسیموف علمی و علمی تخیلی است. نام وی زمانی بر سر زبانها افتاد که مجموعه کتابهای بنیاد را منتشر ساخت. آیزاک آسیموف یکی از سه نویسنده برتر ژانر علمی تخیلی در دنیا است. وی در سال 1992 براثر نارسایی قلب و کلیه درگذشت. اما چند سال بعد فرزندانش دلیل مرگ وی را تزریق خون آلوده در هنگام عمل جراحی قلب اعلام نمودند. زندگی هنری وی پر از افتخار است. داستانهای وی برنده 5 جایزه هوگو و 3 جلیزه نبولا شدهاند. همچنین انجمن نویسندگان داستانهای علمی تخیلی آمریکا لقب استاد بزرگ را به وی هدیه دادهاند. آیزاک آسیموف آثار بسیاری دارد. وی حدود 500 کتاب در زمینههای مختلف منتشر کردهاست. از خیل آثار وی میتوان به مجموعه داستانهای بنیاد، مجموعه روبوتها، مجموعه لاکی استار، پیاین ابدیت و ... اشاره کرد. با اینکه از درگذشت این نویسنده بزرگ سالهای بسیاری میگذرد، اما همچنان طرفداران بسیاری در سراسر دنیا دارد. از داستانهای لاکی استار، مرد دو صد ساله، سفر شگفت انگیز و روبوت فیلم ساخته شدهاست. به علاوه به نام این نویسنده بزرگ سیارکی به نام آسیموف 5020 نام گذاری شدهاست.
بزرگترین دارایی
زمین یک پارک بزرگ بود. کاملا رام و اهلی شده بود. لوتانسونیا در حالی که اندوهگین از شاتل ماه نورد تماشا میکرد. زمین را میدید که در زیر چشمانش گسترده شده بود. بینی برچستهاش، چهرهی لاغرش را به دو قسمت ناچیز تقسیم کرده بود که مثل هميشه غم زده به نظر میرسیدند. اما این با غم و اندوه بازتابی دقیق ازحس درونیاش بود.
او هرگزچنین مدت درازی دور نشده بود - تقریباً یک ماه - و انتظار دورهی خوگرفتن بسیار ناخوشایندی را داشت. چرا که گرانش زیاد زمین، قدرت سهمگین چنگال خود را آشکار کرده بود.
اما این برای بعد بود. دلیل ناراحتی حالایش این نبود. او زمین را تماشا میکرد که بزرگتر میشد. تا زمانی که آن قدر دور بود که سیاره، مانند دایرهای با مارپیچهای سفید که در نورخورشید میدرخشید دیده میشد. زیبایی ذاتی خود را داشت. وقتی که هر از گاهی تکههای قهوهای و سبز از لابلای ابرها دیده میشدند. سیاره میتوانست در هر زمانی از سیصد میلیون سال گذشته باشد. زمانی که نخستین شکلهای زندگی از دریا گام به خشکی گذاشتند و درههای جنگلی را پر کردند.
همچنان که فضاپیما پایینتر و پایینترمیرفت. رام شدگی خودش را بیشتر نشان میداد.هیچ بیابانی در هیچ کجا وجود نداشت. لو هرگز بیابانهای زمینی را ندیده بود. فقط راجع به آن ها خوانده بود. یا در فیلمهای قدیمی دیدهبود.
درختان جنگل در ردیفهای مرتب سر برافراشته بودند و روی هر کدام برچسبی از نوع گونه و موقعیت مکانی قرار داشت. دانهها در زمینهای مخصوص به خودشان در دورههای منظم رشد میکردند، و در دورههای منظم و به طور خودکار کوددهی و هرس میشدند. تعداد کمی از حیوانات اهلی که هنوز وجود داشتند. همگی شماره خورده بودند و لو، به طرز عجیبی مشکوک بود که شاید علفها هم شماره خورده باشند.
حیوانات به ندرت دیده میشدند به طوری که وقتی به چشم میخوردند. احساسات را برمیانگيختند. حتی حشرات هم ناپدید شده بودند. و هیچ کدام از جانوران بزرگ هم در هیچ کجا خارج از باغ وحشها که تعداد آنها هم رو به کاهش بود، وجود نداشتند.
حتی تعداد گربهها هم بسیار کم بود، چرا که اگر کسی میخواست حیوان خانگی نگه دارد نگهداری همستر میهن پرستانهتر به حساب میآمد.
بهسازی! فقط جمعیت غیرانسانها کاسته شدهبود. اما جمعیت زندگی جانوری به بزرگی همیشه بود. اما بیشتر آن، در مجموع در حدود سه چهارم آن، فقط یک گونه بود: هوموساپینس و با وجود هر کاری که ادارهی محیط زبست زمین میتوانست انجام دهد(یا گفته میشد که میتوانست)، آن کسر، سال به سال به آهستگی رو به افزایش بود.
لو مثل هميشه باحسی از سرگشتگی به این موضوع فکر کرد. حضور انسانها هنوز قابل مشاهده نبود. هیچ نشانهای از آنها در جایی که شاتل آخرین چرخش را به دور سیاره انجام میداد وجود نداشت؛ و لو میدانست که حتی وقتی که پایینتر بروند هم نشانی از حضور آن ها وجود نخواهد داشت.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۰۶ مگابایت |
تعداد صفحات | 336 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۱:۱۲:۰۰ |
نویسنده | آیزاک آسیموف |
مترجم | سعید سیمرغ |
ناشر | انتشارات کتابسرای تندیس |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Buy Jupiter, and other stories, 1,975 |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۹/۰۳ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 46,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
در اینکه آسیموف محشره که شکی نیست! هست؟ و خب همین کتاب باب آشنایی من با ایشون رو باز کرد و همین بس که به تنهایی، نظرم رو نسبت به داستان کوتاه کاملاً عوض کرد. علمیتخیلی خونهاش بخونند حتماً این رو! :) و.. بقیهی آثار ایشون رو! :دی
این کتاب شامل داستانهای کوتاه آیزاک آسیموف از شروع نویسندگی تا حدود ۱۹۷۳ هست. داستانهای اولیه چندان جالب نیست اما هر چه به سالهای بالاتر میرسیم داستانهایش جالبتر میشود.
واقعا ذهن خلاقی داره...من دربدر دنبال کتاباش بودم...خواهش میکنم همه آثار ترجمه شده رو ارائه بدین...
این کتاب عالیه، من از خوندنش واقعا لذت بردم