ادبیات شیعی پدیدۀ تاریخی تأثیرگذاری است که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت و هرگز قابل چشمپوشی نیست. گواه این حقیقت آشکار، شواهد و قراین بسیار در کتابهای تاریخ و تراجم و اعلام تا دیوانهای شعر و قطعات ادبی و نیز گروه بیشمار شاعران و ادیبان توانا در این حوزۀ ادبی است. شعر شیعی با برخورداری از جایگاهی ممتاز و استوار در ادبیات عربی و فارسی و آفرینش آثار ماندگار و جهتگیریهای هدفمند اندیشهها و باورها، جریانی پویا و پرخروش پدید آورده است.
شکلگیری این جریان، پیوندی ناگسستنی با تغییر و تحولات اسلام و شیعه دارد. بیشک پس از قیام عاشورا شعر شیعی در مسیر دیگری گام برداشت، رثا، شکل حماسی-آیینی به خود گرفت و شعر عاشورایی کاملترین تجلی و زیباترین جلوۀ هنری و ادبی آن شد.
حضور امام حسین (ع) و قیام عاشورا بهعنوان یکی از فاکتورهای اصلی شعر آیینی، مذهبی و شیعی فارسی و عربی پیشینهای طولانی دارد و شاعران بسیاری از هر دو زبان، در عرصۀ شعر شیعی و مشخصاً شعر عاشورایی دست به قلم شدهاندو با سوز دل سرودهها سرودهاند.
ادبیات عاشورا در حقیقت با شخصیت امام حسین (ع) شروع میشود چراکه اوست که با انگیزش فطرتها، شعر و ادب را به وادی حقایق کشاند و در خدمت اندیشۀ متعالی قیام قرار داد. شعر او، شعر حضور در میدان آزمایش خداوندی و اذن قیام در راه خدا و میل بهسوی قبله جهاد است. امام حسین(ع) البته شاعر کلمات نیست، بلکه شاعر آن مضمونی است که شعر حقیقی حیات بدان سخت نیازمند است.