رابطه زناشویی یکی از عمیقترین لذتهای بشر و در عین حال یکی از بزرگترین سرچشمههای رنج است. عشق همیشه با امید فراوان آغاز میشود، امید به اینکه روزی کاملاً شناخته و پذیرفته شوید، امید به تعلق خاطر، حمایت کردن و حمایت شدن، امید به عشقی عمیق و پیوندی ماندگار. اما این امید در تضاد با واقعیتهای زندگی قرار میگیرد: نیازها با هم نمیخوانند، عصبانیت باعث جدایی و فاصله میشود، قضاوتها مانع از پذیرش میشوند، و تنهایی بر زندگیهای موازی اما دور از هم، سایه میافکند.
چه عاملی باعث موفقیت رابطه زناشویی میشود؟ برخی میگویند عامل موفقیت همانا مقدار تعهدی است که به خودِ عشق دارید. گروهی دیگر بخت و اقبال را دخیل میدانند و یافتن جفت مناسب را امری شانسی میپندارند. و گروهی دیگر میگویند باید عشق و تفاهم یا علایق و ارزشهای مشترک داشته باشید.
این کتاب از سه جهت متفاوت است.
اولاً، از آنجا که هدف ما آموزش مهارتهاست تمرکز کتاب روی عمل و تغییر است و نه مفاهیم و نظریهها. یعنی نمیتوانید کتاب را صرفا به شکلی انفعالی بخوانید. باید آستینها را بالا بزنید و وارد گود شوید: تمرینها را انجام دهید، برگههای را پر کنید، رفتارهای جدید را امتحان نمایید، و پیه پاسخهای جدید به همسرتان را به تن بمالید. لازمه این کار شکیبایی و پیگیری ــ و شهامت ــ است. ولی به زحمتش میارزد و مسلم بدانید شرایط تغییر خواهد کردــ اما نه به شکلی اللهبختکی، نه به این خاطر که درک شما افزایش مییابد یا رابطهتان ناگهان جانی تازه میگیرد، بلکه به این دلیل که شما مهارت بیشتری در زمینه رابطه زناشویی کسب میکنید.
تفاوت دوم این کتاب با بقیه این است که ما از هیچکس به جز مشاوران حرفهای انتظار نداریم تمام مطالب کتاب را بخواند. هر زوجی باید روی مهارتهای خاصی تمرکز کند. لذا هر فصل مستقل از بقیه فصول و حاوی تمام مطالب لازم برای فراگیری یک مهارت خاص در زمینه روابط زناشویی است. بنابراین میتوانید مهارتهایی را انتخاب و مطالعه کنید که بیش از همه به آنها نیاز دارید و بقیه را کنار بگذارید. یعنی میتوانید کار را بلافاصله و بیآنکه مقدار زیادی از کتاب را بخوانید، شروع کنید.
برای اینکه هر فصل مستقل از بقیه فصول باشد برخی از مفاهیم یا تمرینها را در دو یا سه فصل مختلف تکرار کردهایم. و چون میدانستیم خوانندگان بخشهایی از کتاب را نخواهند خواند، در هر فصل به دفعات به فصول دیگر ارجاع دادهایم.
و بالاخره، فرق سوم کتاب این است که سعی نکردهایم نظریه خاصی را اثبات کنیم یا از مکتب درمانی خاصی دفاع نماییم. برای هر مهارتی که قصد آموزش آن را داشتهایم، نظریه یا رویکردی درمانی را انتخاب کردهایم که ثابت شده مؤثرترین نظریه یا رویکرد است.