یکی از رسمهای ما ایرانیان دستورالعمل صادر کردن است. حتی یک بچه فسقلی جیغو هم اگر یک بچه فینقیلی ریقو به پستش بخورد، رد نمیدهد و یک دستورالعمل برایش صادر میکند که ریقو حساب کار دستش بیاید که چه کار باید بکند که جیغو خوشش بیاید! از همین پایین دستورالعمل میجوشد تا آن بالا! مسئولان محترم هم که خودشان کمپانی صدور دستورالعملند.
هر جا که قدم نهی تو بر روی زمین
دستورعملی برای کاری دارد
یک روز صبح همین که چشم بازکردم، نمیدانم چرا، بر اثر چه فعل و انفعلاتی، در اقدامی تلافیجویانه، من هم دستورالعملم گرفت. فکر کردم حالا که هر کس برای خودش دستورالعمل صادر میکند، من چرا نکنم؟!
شاید مال من به بامزگی نسخههای اورژینال نرسد، اما لااقل غلط املایی و انشایی ندارد و لازمالاجرا هم نیست. اما حتما سازندهتر است!
۶۳ دستورالعمل در سالهای ۹۳ و ۹۴ صادر کردم و به حکم قضاقورتکیّت از هفتهنامه طنز چلچراغ سر در آورد. از آقای «فریدون عموزاده خلیلی» برای این میزبانی سپاسگزارم.
خود این عدد ۶۳ هم یکی از عددهای مورد علاقه قضاقورتکیان است. میشود وقایع این دو سال (که قربانش بروم کم نبود) را از متن این دستورها پی گرفت.
برای جامعه، محیط زیست، ارتباطات و رسانه، هنر، ورزش و همه چیز هم دستوراتی نوشتهام که مثل همه دستوالعملدهندگان نشانه تسلط، تبحر، تبختر و شاخ بودن من در همه امور دارد.
خواندنشان در قضاقورتکی بودن اوضاع امروز میچسبد و باید یکجا جمع باشد.
۴۰ دستورالعمل را علیالحساب در این کتاب میخوانید.