امید به زندگی، امید به خدا، امید به خود همان انگیزههایی هستند که ما را به آرامش و سعادت میرساند؛ اما گاهی شرایط زندگی ایمان و اعتقاد آدمی را کمرنگ میکند، در این زمان خداوند نشانه یا معجزهای برای انسان میفرستد تا به او بگوید زندگی با همهی خوبیهایش هنوز در جریان است، کافی ست دریچه قلبت را باز کنی.
اریک امانوئل اشمیت در کتاب صوتی گلهای معرف روایتی دلنشین و تکاندهنده از روابط افراد ادیان مختلف با خدا دارد. آدمهایی که با رنگ و شکل مختلف خدای خود را صدا میزنند و نسبت به زندگی قدردان و وفادار هستند.
گلهای معرفت مجموعهای از سه داستان کوتاه به قلم اریک امانوئل اشمیت است. داستانهای این مجموعه درونمایهای معنوی دارند و وجه مشترک آنها رسیدن به حقیقت و آرامش زندگی از راه ایمان و توکل به خداست. اشمیت در این داستانها لحن صمیمی و دلنشین خود را به کار گرفته تا قصههایی از عشق روایت کند. او در این کتاب نشان میدهد که هر کدام از ما چه با اعتقادات دینی و چه بدون آن، اگر یاد بگیریم قدر زندگی را بدانیم میتوانیم با آرامش زندگی کنیم.
داستانهای این کتاب به ترتیب میلارپا، ابراهیم آقا و گلهای قرآن، اسکار و بانوى گلى پوش هستند که هر کدام به صورت جداگانه در سالهای متفاوتی نوشته شدهاند. نویسنده در داستان اول بودیسم، داستان دوم اسلام و در سومی مسیحیت را محور قصهی خود قرار داده است. دین و تفکر مذهبی هستهی اصلی این داستانها را تشکیل میدهد و خواننده در طول خواندن این قصهها میتواند پی به یک خلا بزرگ در جهان امروز ببرد. خلا اخلاقیات و گمگشتگی انسان امروز که علم و فناوری آن را به سمت نابودی کشانده است.
گلهای معرفت در ایران با ترجمهی مترجم برجسته سروش حبیبی در سال 1383 از سوی انتشارات چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب تا امروز بارها تجدید چاپ شده است و مخاطبان زیادی از آن استقبال کردهاند. نسخه صوتی این اثر را هم آوانامه با خوانش آرمان سلطانزاده به مدت 4 ساعت و 44 دقیقه منتشر کرده است.
این کتاب مناسب آنهایی است که به دنبال یک کتاب خوب برای هدیه دادن هستند و افرادی که میخواهند لحظهای با آرامش چند داستان دلنشین بخوانند.
میلارپا: سیمون درپاریس زندگی میکند اما او متوجه راز عجیبی میشود. او متوجه میشود که سالها قبل در کالبد مردی در صحرای تبت زندگی میکرده است. مردی که سواستیکا نام داشته و دشمن میلارپا بوده است. او برای رسیدن به آرامش باید صد هزار بار داستان میلارپا که به آرامش درون رسیده بود را تعریف کند.
ابراهیم آقا و گلهای قرآن: داستان دوم دربارهی پسری یهودی به نام موسی ست. موسی دیگر امیدی به ادامه زندگی ندارد و ناامید و خسته است اما دوستی او با مغازهدار محل یعنی ابراهیم آقا همهچیز را تغییر میدهد. ابراهیم آقا که مسلمان است به موسی درس زندگی و تجربه کردن میدهد.
اسکار و بانوی گلی پوش: داستان سوم درباره کودکی به نام اسکار است که به دلیل بیماری سرطان در بیمارستان بستری ست. او خبر دارد که به زودی خواهد مرد اما ناباوری دیگران او را آزرده خاطر کرده است. زن مهربانی به نام مامی رز پرستار اوست. مامی رز به اسکار میگوید هر روز برای خدا نامه بنویسد و از او هدیهای معنوی طلب کند. این داستان شرح نامههای اسکار به خداست.
اریک امانوئل اشمیت نویسنده و نمایشنامه نویس فرانسوی-بلژیکی است. او در ۲۸ مارس ۱۹۶۰ در لیون فرانسه در خانوادهای ورزشکار به دنیا آمد. پدر و مادر او هر دو معلم تربیتبدنی بودند. مادرش دوندهای مدالآور و از قهرمانان بوکس فرانسه بود و پدرش هم بهعنوان فیزیوتراپیست و ماساژور فعالیت میکرد. اشمیت در 16 سالگی بعد از تماشای یک تئاتر متوجه علاقهاش به نوشتن شد «در شانزدهسالگی دریافتم که باید نویسنده بشوم پس اولین نمایشنامههایم را در دبیرستان نوشتمُ تولید کردم و در آنها بازی کردم.» اشمیت در دانشگاه فلسفه خوانده است به همین دلیل رد مسائل فلسفی در آثار او به خوبی دیده میشود. او مدرک دکترای خود را در این رشته سال ۱۹۸۷ از دانشگاه سوربن دریافت کرد. رسالهی دکترای او دربارهی «دیترویت و متافیزیک» بود. او بیشتر به واسطه نمایشنامههایش در جهان شهرت دارد. نمایشنامههایی که بیشتر سبک سوررئال دارند و روایتی تاثیرگذار برای مخاطب.
آثار اشمیت به قدری روایت زیبا و تاثیرگذاری دارند که نهم ژوئن ۲۰۱۲ قسمت زبان و ادبیات فرانسهی آکادمی سلطنتی بلژیک جایزهی هوبرت نیس را به او اهدا کرد. «گلهای معرفت»، «انجیلهای من»، «سوموکاری که نمیتوانست تنومند شود»، «زن در آینه» و «ده فرزند نداشتهی بانو مینگ» از جمله داستانهای اوست. «ملاقاتکننده»، «عشق لرزه»، «خرده جنایتهای زناشویی»، «مهمان ناخوانده»، «اگر از نو شروع کنیم» و «مهمانسرای دو دنیا» از نمایشنامههای مشهور اوست.
اشمیت در طول سالهای هنری خود موفق به دریافت جوایز متعددی شده است. او در سال ۱۹۹۴ جایزهی مولیر را برای بهترین تئاتر مستقل از نگاه تماشاگران به دست آورد. از دیگر جوایز او میتوان به جایزهی آکادمی بالزاک، جایزهی گنکور و تعدادی جایزهی دانشگاهی در کشورهای اوکراین، کانادا و لهستان اشاره کرد.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 390.۵۲ مگابایت |
مدت زمان | ۰۴:۴۴:۰۹ |
نویسنده | اریک امانوئل اشمیت |
مترجم | سروش حبیبی |
راوی | آرمان سلطان زاده |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۷/۲۵ |
قیمت ارزی | 9 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
گل های معرفت سه داستان کوتاه است از سه مذهب مختلف . داستان اول میلارپا در مذهب بودایی جریان دارد. مربوط به سامسارا و چرخه زندگی ها و کارما. داستان اول چندان به دل نمینشیند. داستان دوم زیباست و ابراهیم آقا و گل های قرآن نام دارد. و مربوط به مذهب اسلام و اهل طریقت صوفیان است. موسی پسری یهودی و ابراهیم آقای مسلمان و صوفی. داستان دوم بسیار زیباست. داستان سوم نیز فوق العاده دلنشین است. اسکار و بانوی گلی پوش که درباره مسیحیت و عید نوئل است. پسری بنام اسکار که سرطان دارد در بیمارستان بستری است. کتابی بسیار عالی و با ترجمه شیوا و خوانش بینظیر . کتاب های آقای اشمیت جذاب و دلنشین هستند . خوبه بدونید ایشون استاد فلسفه دانشگاه بودند .
سه داستان از سه مذهب مختلف است. هر روایت کوتاه و بینهایت جذابه. از روی داستان مسیو ابراهیم و اسکار و بانوی گلی پوش فیلم نیز ساخته شده است. پیشنهاد میکنم اول داستانها که خیلی روان و در عین سادگی عمیقند را بشنوید و بعد فیلمها را هم ببینید.
بنده کارهای آقای اشمیت رو خوندم، شاید اوایل یا حتی اواسط کتاب احساس خستگی کنید و بخواهید بزارید کنار کتاب رو، ولی تا آخرش پیش برید، همیشه کتابهاشون توی ¾ آخر خودشو نشون میده
خیلی برام جالبه سه دین باهم رو اینقدر روان و قشنگ راجبش گفتن ، میشه گفت به این قشنگی راجب دین ها نشنیده بودن
صدای آقای سلطان زاده اصلا به نوشته جون میده عالیه هر چی بگم کم گفتم ♥️♥️❤♥️❤❤❤❤♥️❤❤❤❤♥️ داستاناشم عالیه
داستان دوم و سوم را بیشتر دوست داشتم، پر احساس ، شیرین و غمناک بود
سه داستان جذاب و شنیدنی...واقعا از شنیدنشون لذت بردم به ویژه داستان دوم و سوم
دوستش داشتم. داستان آخر فوق العاده بود. مثل همیشه اجرای آقای سلطان زاده بی نظیر بود.
داستان دوم و به خصوص سوم خیلی زیبا بود. ولی داستان اول خیلی به دلم ننشست.
بسیار عالی پیشنهاد میکنم مخصوصا داستان دوم و سوم خیلی به دل میشینه