کتاب روباه و خوشه انگور شامل ۵ داستان زیبا و آموزنده از داستانهای ازوپ است که از زبان انگلیسی ترجمه شده وسپس با تخیل آزاد به صورت سادهای بازنویسی و تصویرگری شده است. در داستان اول میخوانید:
روزی، روباه زیرکی که در کنار یک روستا زندگی میکرد گرسنه شد و به طرف روستا حرکت کرد تا چیزی برای خوردن پیدا کند. تابستان بود و هوا آفتابی و گرم، همینطور که از کنار دیوار یک باغ میگذشت درخت انگوری را دید که یک خوشه انگور سیاه با دانههای درشت و قشنگ از آن آویزان بود. دهان روباه آب افتاد و همینطور ایستاد و به آن خیره شد. آخر بچهها، روباه ها خیلی انگور دوست دارند. خوشه انگور خیلی بالا بود و روباه برای خوردن آن پرش بلندی به بالا کرد. ولی فاصله زیاد بود و به آن نرسید. این بود که ....
آیا روباه موفق به خوردن انگور می شود؟ برای دانستن عاقبت کار روباه و درسهای زیبایی که این ۵ داستان در پایان به ما انسانها میدهد این کتاب را مطالعه کنید.
ازوپ کیست؟
ازوپ در بخشی از زندگی که در بردگی بوده است در جزیره ساموس زندگی میکرده و بنا به گفته برخی او با كوروش هخامنشی همدوره بوده است.
او استعداد عجیبی در گفتن ”داستان" داشته و بهواسطه داستانهایش شهرت بسیار یافته است و آزادی خود را نیز از همین راه بهدست میآورد.
داستانهای او به بیشتر زبانهای دنیا ترجمه شده است. ناصرخسرو و مولوی نیز برخی از داستانهای ازوپ را به شعر درآوردهاند. همچنین بسیاری از داستانهای او در ادبیات فارسی بازآفرینی شده است.