رسانهها امروز در روابط میان شهروندان حاکمند و در روابط آنان با یکدیگر به عنصری مؤثر و تعیینکننده تبدیل شدهاند؛ رسانه توانسته شیوۀ حکمرانی و فرمانروایی و سیرۀ فردی و زندگی خصوصی مردم را تغییر دهد. در نتیجۀ این تغییرها سیاست و فرهنگ نیز به تحولاتی ناخواسته دچار شدهاست. این همه تغییر یکباره، آگاهانه یا ناآگاهانه، چالشها و مشکلاتی را به وجود میآورد که «حقوق» نمیتواند در برابر آنها ساکت بماند. حقوق که بیشتر در چهرۀ «قانون» خود را نشان میدهد، باید همزمان با زندگی فردی و اجتماعی تحول یابد و حتی پیشاپیش چالشهای آینده را پیشبینی کند و راهحلهای خود را نیز پیشنهاد دهد و چنین است که «حقوق» با «رسانه» پیوند خورده و «حقوق رسانه» متولد شدهاست.
به دلیل تأثیر روزافزون وسایل ارتباط جمعی در زندگی روزانۀ ما و وابسته بودن همگان به آن مباحث حقوقی رسانهها جذابیت خاصی دارد. البته لازم به توضیح است که میانرشتهای بودن این موضوع و ارتباط آن با دانشهای دیگر نظیر جامعهشناسی، روانشناسی و سیاست نیز بر جذابیت آن افزودهاست. البته، نباید تحول و دگرگونی روزانۀ فناوری را هم نادیده گرفت.
«حقوق رسانه» باید رواج بیشتری بیابد و به گفتمان رایج در فضای کشور تبدیل شود.