0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
دختری به نام رجیم
٪50

معرفی، خرید و دانلود کتاب دختری به نام رجیم

درباره دختری به نام رجیم
بر روی پاهاش بند نبود. بی‌پروا خندید و گفت: «پسرعموت کیه؟ همون شلغمی که الان باهم دیدیم؟» «چقدر کوفت کردی که داری چرت و پرت می‌گی؟» بی‌اختیار خندید و خودشو توی بغلم ول کرد. «زیاد نخوردم، به حد نیاز خوردم.» بعد زبونشو برام درآورد و پرسید: «راستی، کیوان هنوز نیومده؟ تو ندیدیش؟» شروع کرد به تکون دادن گردنش و با ناز گفت: «منتظرم بیاد تا باهاش برقصم... آخ چه رقصی بشه اون رقص!» بعد خودش شروع به رقصیدن کرد و تلاش کرد منم برقصونه که آروم هلش دادم و گفتم: «سوده، مسخره‌بازی درنیار!... دارم باهات حرف می‌زنم.» دست از رقصیدن کشید، غش‌غش خندید و سوتی زد و گفت: «سوده کیه؟ من بزم! به قول اشکان، من شبیه بز شاخدار کوهیم.» داشت اعصابمو خرد می‌کرد. درحالی‌که ازش فاصله می‌گرفتم، گفتم: «سوده یه کاری نکن همین‌جا بیچاره‌ت کنم. خب؟ تو که ظرفیت نداری غلط می‌کنی این‌قدر می‌خوری.» بعد یه راست سمت حمید رفتم. حمید و اشکان در کنار هم ایستاده بودن و حرف می‌زدن. تا بهشون برسم، مردم و زنده شدم. ولی خب، اول و آخر، حمید باید متوجه می‌شد که سردسته گروه اشکانه و با منم ارتباط داره. پس نفسی عمیق کشیدم و تلاش کردم به اعصابم مسلط باشم. برخلاف قبلش که حسابی روی بیخودم رو به حمید نشون دادم، این‌بار عجیب خوشرو بودم. «حمیدجان خوش اومدی!... اینجا با بچه‌ها قاطی شو و حسابی خوش بگذرون.» به اشکان رو کردم. «تو خوبی عزیزم؟» اشکان هم که همیشه توی مهمونیامون اخلاقش خوب می‌شد، لبخندی دلفریب تحویلم داد و گفت: «خوبم و بهترم می‌شم.» بعد رو به حمید ادامه داد: «ما امشب برات برنامه ویژه‌ای داریم. یعنی، هرکسی که برای اولین‌بار وارد گروه ما می‌شه، خوب بلدیم سورپرایزش کنیم.» به من چشمکی زد. حمید زیر لب تشکر کرد و دیگه چیزی نگفت. اشکان دست منو گرفته بود و این بیشتر باعث تعجب حمید می‌شد. آخرش که چی؟ مگه نباید متوجه می‌شد؟ خونسردی خودمو حفظ کردم. «حمیدجان، همین‌جاها بشین تا من و اشکان به بقیه مهمونا برسیم. باشه؟» برخلاف سادگی همیشه‌اش، این‌بار با جدیت گفت: «باشه می‌شینم، ولی قبلش باهات کار دارم.» بعد تو چشمای اشکان نگاه کرد و ادامه داد: «البته تنها.» اشکان با بی‌اعتنایی گفت: «فتانه، من می‌رم. تو هم کارت این‌جا تموم شد، زود بیا.» وقتی رفت، حمید با تعجب پرسید: «فتانه این پسره کیه؟»
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۵۵ مگابایت
تعداد صفحات
412 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۳:۴۴:۰۰
نویسنده فاطمه سادات زرگر
ناشرانتشارات البرز
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۷/۰۶/۰۶
قیمت ارزی
3 دلار
قیمت چاپی
32,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۵۵ مگابایت
۴۱۲ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
2.5
از 5
براساس رأی 8 مخاطب
5
ستاره
25 ٪
4
ستاره
0 ٪
3
ستاره
25 ٪
2
ستاره
0 ٪
1
ستاره
50 ٪
2 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
1

اصلا نمیدونم چرا رفتم دنبال این کتاب ولی از اینکه به خوندن این کتاب فکر کردم بدم از خودم بدم اومد دوستان دمبال این کتاب نرید

3

نمیدونم چرا این کتاب و انتخاب کردم ،از خودم بدم اومد ک همچین مزخرفی رو میخونم

2.5
(8)
19,200
٪50
9,600
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
دختری به نام رجیم
٪50
دختری به نام رجیم
فاطمه سادات زرگر
انتشارات البرز
2.5
(8)
19,200
٪50
9,600
تومان