ورود به دنیای پیچیده مدیریت بدون شناخت انسانها میسر نخواهد بود. تفاوتهای میانفردی، گوناگونی جوامع و دشواری شناخت انسانها در موارد روانشناختی و مرتبط با کار، از دشواریهای مضاعف در شناخت و مدیریت صحیح انسانهاست. در زمانی که حوزههای مشترک علمی بهگونهای درهم تنیده شدهاند که مطالعه هریک از آنها بیشک نیازمند پیشنیازهای لازم از سایر حوزههای مرتبط است، مطالعات و پژوهشهای مدیریتی نیز نمیتواند بدون در نظر گرفتن مطالعات روانشناسی انجام گیرد. شاید بتوان فصل مشترک مدیریت و روانشناسی را در مدیریت رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی دانست و در آنها حوزههای روانشناسی را بقدری وسیع دانست که گاهی نیز شاید بتوان آن حوزههای مدیریت را مدیون علم روانشناسی پنداشت. کتاب پیش رو سعی بر آن داشته است تا با حفظ حدود مدیریتی عنوان انتخابی، قدمی چند نیز در حوزه روانشناسی نهد و در موارد لازم به تعاریف و پیشینههای مربوط در آن حوزه اشاره کند. با توجه به شرایط سازمانهای کنونی که در آنها عملکرد کارکنان و مدیران نقشی تعیین کننده در عملکرد سازمانی داشته و همچنین عملکرد انسانها تحت تاثیر شرایط درونی و بیرونی قرار دارد، لذا بر آن شدیم تا به مطالعه انسانی در برخی ابعاد درونی آنان پرداخته و به مطالعه تاثیر آن عوامل بر عملکرد منابع انسانی بپردازیم. لازم به ذکر است که مطالعه تمامی عوامل درونی مقدور نبوده و بنابراین در کتاب پیشرو به مطالعه انواعی از هوش پرداخته شده است. افراد در عملکرد سازمانی نقش حیاتی داشته و بنابراین عملکرد فردی موضوعی مهم و قابل مطالعه در جهت عملکرد و تعالی سازمانی است. شرایط کنونی کسبوکار باعث شده است تا مطالعات عملکردی از اهمیت خاص برخوردار شده و سازمانها در پی شناسایی و مدیریت عوامل باشند تا بتوانند عملکرد کارکنان و مدیران خود را ارتقا داده و نسبت به سازمانهای دیگر از شرایط بهتری برخوردار شوند. در واقع عملکرد فردی به موضوعی مهم درمحیط کسب و کاری امروزی تبدیل شده و بنابراین امروزه سازمانها بیشتر در پی بهبود و مدیریت آن هستند و در این میان نیز میتوان به عمکرد مدیران بهعنوان یکی از مهمترین عوامل در عملکرد سازمانی و فردی اشاره کرد.