

کتاب رستاخیز شیطانی
نبرد با شیاطین - کتاب ششم
نسخه الکترونیک کتاب رستاخیز شیطانی به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
درباره کتاب رستاخیز شیطانی
هیولایی شبیه به عقربی غولپیکر، نیشهایش را درون چشمان یک زن فرو کرد. همینکه چشمهای زن از حدقه خارج شد، تخمهایش را درون کاسهی خالیشدهی و خونی او تف کرد. سپس با چشمان نیمهانسانی به تخمهایی که در حال شکستن بودند و کرمهایی که با ولع در حال لولیدن روی گوشتهای زن بودند، خیره شد. هیولای دیگر شبیه به خرگوشی بانمک بود؛ با این تفاوت که یک برآمدگی کریه پشتش قرار داشت و روی یک مرد و دو بچهاش بالا آورد. مواد بیرونآمده یک مایع اسیدی بود که جلزوولزکنان تا مغز استخوانهایشان را حل میکرد. یکی دیگر از نوچههای شیطان به دنبال یکی از مهمانداران هواپیما دوید. بدنش به اندازهی یک پسربچهی نوپا ولی سرش از یک فرد بالغ بزرگتر بود. به جای مو روی سرش شپشهای زنده در هم میلولیدند و در حفرهای که جای چشمانش بود، دو گلولهی آتشین جای گرفته بود. دو دهان اضافی هم در کف دستانش داشت و همانطور که دنبال مهماندار میدوید دندانهای هر دو دستش را مشتاقانه با سرعت باز و بسته میکرد. همهی مردم داخل هواپیما جیغ میکشیدند؛ البته بهجز آنهایی که قبلاً مُرده بودند و تمام اینها در گوش ارباب شیطانی، لرد لاس، حکم یک موسیقی را داشت. او بین راهروی هواپیما، با لبخندی نفرتانگیز در هوا شناور بود. چشمان قرمزش به نقطهای دور خیره شده بود و چند تا از بازوان هشتگانهاش با ریتم جیغها، همانند رهبر ارکستر حرکت میکرد اما بعد نگاهش را برگرداند و به من خیره شد...
نظرات کاربران درباره کتاب رستاخیز شیطانی