کشتیهای دزدان دریایی خونخوار هنوز سواحل ما را درمینوردیدند و با حمله به کشتیهای حامل کالا، به تجارت ما لطمه میزدند. اما حالا کارشان شده بود دزدیهای کوچک و پیشپاافتاده. گذشت آن زمانی که وقتی راهزنان به کشتیای حمله میکردند، سرنشینانش را در بازارهای تونس و الجزایر به عنوان برده میفروختند یا دستکم، ضمن غارت اموالشان، گوشها و بینیشان را میبریدند. حالا وقتی کشتیای را در اختیار میگرفتند، به غارت محمولهی آن بسنده میکردند؛ بشکههای ماهی نمکسود، قالبهای پنیر هلندی، عدلهای پنبه و اینگونه چیزها... گاهی دریانوردان ما تروفرز و کشتیهاشان تندروتر بود، چند گلولهای به دکلهای کشتی دزدان دریایی شلیک میکردند و از چنگشان میگریختند؛ آن وقت، برای دزدان دریایی کاری نمیماند جز اینکه حرکتهای زشتی از خود نشان دهند و به طرف آنها تف بیندازند.