در میان شهر در یک مسافرخانه پیاده شدیم، رفتیم اتاقی گرفتیم قدری راحت شدیم و ناهار صرف نمودیم. بعد از ظهر رفتیم ـ به اتفاق یک سیدی از اهل نجف که آقا سیدصاحب نام دارد و دو نفر هم رفیق و نوکر دارد و در میان کشتی با هم دوست شدیم و عازم مکه است ـ رفتیم به حمام که مختص به اهل شیعه است، لباس خودمان را عوض نمودیم، بیرون آمدیم. عصر رفتیم گردش، شب آمدیم منزل دیدیم صاحب منزل ما سفره میدهد ولی به هندوستانیهای مسلمان نه به شخص خارج. معلوم شد که این شخصِ صاحبِ این مسافرخانه پدرش حاجی دیوجی نام، شخص شیعه بوده و این مسافرخانه را وقف نموده بر زوار شیعه و موقوفاتی دارد و از اول ماه رمضان سفره میدهد و آدم خوبی است. این پسر حاجی دیوجی ولی پیرمرد است و آیندگان و خورندگان سفرۀ او تمام شیعه هستند. بعد از رفتن مردم چند نفری آمدند نشستند و خودش هم نشست مقابلۀ قرآن نمودند و خودش قرآن خوبی میخواند. صبح از خواب برخاستیم، بعد از صرف چایی الی ظهر منزل ماندم، بعد از ظهر رفتیم بیرون قدری گردش نمودم. اولاً این شهر ـ از قرارِ تقریرِ یکی از اهل هندوستان ـ سه فرسخ طول این شهر است و یک فرسخ عرض این شهر است و از قرار تقریر یک نفر دیگر هم دوازده فرسنگ دور این شهر است. باری بسیار بزرگ است و اولْ بندر است در هندوستان ولی بزرگتر از این شهر و آبادتر شهر دیگر هست مثل کلکته و غیره و همه طور ملت و مذهب در این شهر هستــ از مسلمان شیعه و سنی و آبپرست و آفتابپرست و آتشپرست و گاو و گوساله پرست و غیره و غیره و اغلب بل اکثر اهالی به واسطۀ بدی آب و هوا سیاهچهره و سبزچهره و کوچک و بدترکیب هستند ـ از زنانه و مردانه ـ و بدبو میباشند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۳۷ مگابایت |
تعداد صفحات | 130 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۲۰:۰۰ |
نویسنده | علی اکبر شیروانی |
ناشر | نشر اطراف |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۵/۰۲ |
قیمت ارزی | 1 دلار |
قیمت چاپی | 22,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
اگر آماده هستید که با عینک دیگری دنیا را ببینید، حتما این کتاب را بخوانید، البته از دید مردمانی که سال ها از آنها فاصله داریم.