اصلاً به من چه ربطی داره که دیگران چی میخوان مهم این که من چی میخوام، مهم اینکه من حرفم رو به کرسی بنشونم پس بهترین راه اینه که پیش دستی کنم و وقتم رو از دست ندم، تا جای ممکن گوشم رو خسته نکنم، مغزم رو با حرفهای دیگران پرنکنم، من حرفی که باید بزنم رو میزنم و کاری هم با باقیش ندارم.
ای کاش حرف فلانی رو گوش داده بودم، گفت اینجوری میشه، گفت این کارو نکن، گفت ضرر میکنی، گفت خطرناکه، گفت اخراج میشی، گفت...
چرا حرف منو گوش نمیکنی؟! چرا حرفهای منو درک نمیکنی؟! چرا با من بد صحبت میکنی؟! چرا وقتی میگم اینو میخوام تو یک کار دیگه انجام میدی؟! چرا...
یادمون بیاد برای ارتباط گرفتن با انسانهای دیگه خدا دوتا گوش داده و یک دهن ولی مردم همیشه فکر میکنند که فقط باید گوینده باشند، باید نیازهای خودشون رو مطرح کنند تا به خواستههایی که دارن برسن. وقت زیادی توی زندگیمون هدر میره برای قضاوت کردن، فکرخوانی کردن، تعبیر کردن، مماشات کردن، مشاجره کردن، پالودن، طرح ریزی کردن، خارج شدن، خیال پبردازی، همانند پنداری و واگویی کردن در یک گفتگو و دستاورد نهایی که در اکثر موارد برای ما به همراه داره...