ادبیات فرانسه هم مانند سایر نقاط اروپا در اواخر قرن هجدهم و قرن نوزدهم سرشار از داستانهای عاشقانهی کلاسیک است. فرانسه در این سالها بسیار پر تلاطم بود. فرانسویها در این دوران فروپاشی حکومت سلطنتی را دیدهاند، حکومت انقلابیون بر فرانسه را تجربه کردهاند و زمامداری «ناپلئون» را در خاطرشان دارند. ادبیات این دوران از این حوادث بسیار تاثیر گرفته است و بسیاری از بزرگترین نوینسدگان فرانسوی در این دوران نوشتههایشان را بر بستر این حوادث بنا کردهاند.
اونوره دوبالزاک نویسندهی کمنظیر فرانسوی متعلق به این زمانه است و در رمانهایش زندگی فرانسوی در این دوران را برایمان تصویر کرده است. یکی از بهترین کتابهای دوبالزاک، زن سی ساله است. یک تراژدی غمناک که دوبالزاک آن را در بستر تاریخ فرانسه نگاشته است. هر خوانندهی عاشق ادبیاتی باید یک بار این کتاب را بخواند و نبوغ دوبالزاک را تحسین کند.
رمان زن سی ساله اثر اونوره دوبالزاک، یکی از آثار متعلق به مجموعهی «کمدی انسانی» است. او نوشتن این داستان را سال ۱۸۲۹ آغاز کرد. دوبالزاک چندین بار این رمان بازنویسی شد و قطعاتی از آن هم در طی سالها در نشریات فرانسوی به چاپ رسید. در نهایت نسخهی نهایی کتاب زن سی ساله سال ۱۸۴۲ در پاریس منتشر شد.
اونوره دوبالزاک زن ۳۰ ساله را در شش فصل نوشته است. عناوین فصلهای این کتاب«نخستین خطاها»، «رنجهای ناشناخته»، «سی سالگی»، «تقدیر خداوند»، «دوملاقات» و «پیری مادر خطاکار» است.
قهرمان داستان اثر اونوره که به عقیدهی بعضی منتقدان ضد قهرمان به حساب می آید، ژولی دختر بی نهایت زیبای یک نجیب زادهی فرانسوی است. زیبایی بی حد و حصر دخترک موجب اتفاقاتی میشود که دوبالزاک به خوبی برایمان تصویر کرده است. ما در طول داستان با دورههای مختلف زندگی ژولی و پس از آن دخترش آشنا میشویم. زن سی ساله داستان انتخابهاست. انتخابها و تاوانی که باید برایشان پرداخته شود. درونیات این زن و خواستههای او محور داستان دوبالزاک است. اونوره دوبالزاک با قلم کمنظیرش واقعیت را به رخ خواننده میکشد. هرچند منتقدان معتقدند دوبالزاک کمی چاشنی بدبینی به داستانش اضافه کرده اما هرگز نمیتوان زن سی ساله را داستانی غلو شده نامید.
زن سی ساله در زمان امپراطوری «ناپلئون بناپارت» در فرانسه اتفاق میافتد. داستان از یکی از رژههای امپراطور در عمارت «توئیلری» آغاز میشود. ژولی که در این روزها در اوج جوانی و زیبایی و شادابی است و هرنگاهی را به خودش خیره میکند همراه پدرش برای دیدن رژه به عمارت توئیلری میروند. زمانی که آنها به توئیلری میرسند، آغاز رژه نزدیک است و دربهای عمارت در حال بسته شدناند. پدر و دختر در میان جمعیت ماندهاند و تقریبا از دیدن امپراطور ناامید شدهاند. در همین زمان ژولی افسر جوانی را که میشناسد میبیند و افسر جوان، پدر و دختر را به جایگاه خوبی هدایت میکند. این افسر، کلنل ویکتور اگلمون نام دارد که ژولی دل در گروی او دارد. پدر که دخترش را همچون جواهری ارزشمند میداند به این عشق بدبین است.
پدر و دختر کشمکشی را میگذرانند و در نهایت اندکی بعد ژولی و ویکتور ازدواج میکنند. این ازدواج درست مانند پیشبینی پدر سعادتمندانه از آب در نمیآید. مدت کوتاهی از ازدواج این دو نفر نگذشته که پدر ژولی میمیرد و اندکی بعد، ویکتور مجبور میشود به دلایلی ژولی را نزد خالهاش مارکیز بگذارد. ژولی مدتی را کنار این پیرزن میگذراند و به او بسیار علاقهمند میشود، مدتی بعد ژولی به پاریس بازمیگردد و دوباره به شوهرش میپیوندد. اما چیزی عوض نشده و او همچنان از شوهرش بسیار دور است. کمی بعد ژولی درگیر ماجرای عاشقانهای میشود و اشتباههای بزرگتری رقم میخورد.
اونوره دوبالزاک (honore de balzac) سال ۱۷۷۹ در شهر تور در جنوب فرانسه به دنیا آمد و در جوانی به پاریس رفت. دوبالزاک پس از پایان تحصیلاتش در پاریس منشی یک وکیل شد. او پیش از آنکه به صورت حرفهای به نویسندگی بپردازد تلاش کرد ناشر، تاجر، منتقد ادبی و حتی سیاستمدار شود. البته که همهی تلاشهایش در این زمینهها شکست خورد؛ چرا که برای کار دیگری ساخته شده بود.
انوره دوبالزاک مجموعهی تمام آثارش از سال ۱۸۳۰ را «کمدی انسانی» نامیده است. این مجموعه آثار ۹۱ اثر کامل شده از داستان کوتاه و رمان و مقالهی تحلیلی را در بر میگیرد و همینطور از ۴۶ اثر کامل نشده تشکیل شده است. او در این مجموعه آثار اوضاع فرانسه را در سالهای بین ۱۸۱۵ تا ۱۸۴۸ به تصویر میکشد. بخشی از کمدی انسانی در ایران ترجمه و منتشر شده است که از میان آنها میتوان «باباگوریو»، «شوآنها»، «دختر عمو بت»، «پزشک دهکده»، «اوژنی گرانده»، «کشیش دهکده» و «زن بیگناه» را نام برد. منتقدان دو بالزاک را سردمدار «رئالیسم اجتماعی» در ادبیات میدانند.
اونوره دوبالزاک الهام بخش نویسندگان، فیلمسازان و حتی فیلسوفان زیادی بوده است از میان این افراد میتوان نویسندگانی چون«امیل زولا»، «چارلز دیکنز»، «هنری جیم»، «گوستاو فلاوبرت»، فیلمسازانی مانند «آکیرا کوروساوا»، «اریک رومر» و فیلسوفانی مانند «کارل ماکس» را نام برد. بدون شک این حجم از اثرگذاری از یک انسان عادی برنمیآید .اونوره دوبالزاک برندهی نشان لژیون دونور، بالاترین نشان افتخار کشور فرانسه شده است.
او در ۵۱ سالگی در پاریس درگذشت و در گورستان «پرلاشز»، جایی که محل دفن بسیاری از بزرگان ادبیات است، به خاک سپرده شد.
آثار دو بالزاک خیلی زود به ایران راه یافتند. در دههی چهل، دوتن از بهترین مترجمان آن روزهای ایران این رمان را به فارسی برگرداندند. «علیاصغر خبرهزاده» مترجم نامی کشورمان که آثار زیادی از «رومن رولان» و «داستایوفسکی» را نیز در ایران ترجمه کرده است، اولین مترجم کتاب زن سی ساله بود. ترجمهی او را اولین بار سال ۱۳۳۵ انتشارات «امیرکبیر» منتشر کرد و پس از آن ناشران زیادی این ترجمه را در سالهای مختلف منتشر کردهاند.
مترجم دوم این کتاب «ادوارد ژوزف»، نویسنده، مترجم و مولوی شناس ارمنی-آشوری ایرانی است که از بنیانگذاران «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» در ایران به شمار میرود. «ادوارد ژوزف» به زبانهای زیادی از جمله عربی، انگلیسی، ایتالیایی و فرانسوی مسلط بود و از اولین مترجمان آثار اروپایی در ایران است. او علاوه بر زن سی ساله، «باباگوریو» را هم به فارسی برگردانده است. ترجمهی او از زن سی ساله اولین بار سال ۱۳۳۶ منتشر شد.
غیر از ترجمهی «ادوارد ژوزف» و «علی اصغر خبرهزاده» ترجمههای متنوع دیگری از کتاب زن سی ساله در بازار کتاب ایران موجود است. از میان آنها میتوان به ترجمهی «دکتر محمد آریان» که امتیاز انتشار آن را انتشارات «ابر سفید» در اختیار دارد و ترجمهی «مروارید آرمان» که سال ۸۹ انتشارات «پیک فرهنگ» آن را منتشر کرده است، اشاره کرد. آخرین ترجمهی فارسی این کتاب ترجمه «کوروش نوروزی» است که نشر «مرکز» همین امسال منتشر کرده است.
خرید و دانلود کتاب الکترونیکی رمان زن سی ساله ترجمه «علیاصغر خبره زاده» که انتشارات «نگاه» آن را راهی بازار کتاب ایران کرده است در قالب فایل پی دی اف(pdf) و همچنین کتاب صوتی زن سی ساله با خوانش «رامونا شاه» در سایت فیدیبو ممکن است.
در اعماق روح خویش حرارت و شور و هیجان فطری جوانان را که طبیعت سخاوتمندانه آنها را آفریده است، پس میزد. کار میکرد تا خود را حسابگر خونسردی نشان دهد تا ذخار روحی و اخلاقیش را که تصادف به او بخشیده بود، نظم و ترتیب دهد و دلپسند جلوهگر سازد و به ظاهرسازیهای فریبنده بیاراید، سعی و کوششی بود واقعی در راه جاه طلبی، نقش غمگینی را به عهده گرفته بود تا به هدف خویش که امروزه ما آن را وضع خوب مینامیم، برسد.
آخرین نگاه را به سالنی که در آن میرقصیدند، انداخت.پیش از اینکه مجلس رقص را ترک کند، بی شک میخواست تصویر آن را در ذهن خود نگه دارد، چون تماشاچیای بود که وقتی از لژ اپرا بیرون میآید به آخرین صحنه مینگرد. همچنین به واسطه هوی و هوسی که درک آن آسان است، آقای واندونس این صحنه کاملا فرانسوی، درخشندگی چهرههای خندان این جشن پاریسی را بررسی میکرد و در عالم خیال آن را با قیافههای تازه، صحنههای گیرا و فریبندهای که در ناپل در انتظارش بود، مقایسه میکرد، جایی که قصد کرده بود پیش از اینکه به محل ماموریتش برود، چند روزی در آن به سر برد.
به نظر میآمد فرانسه بیثبات و تغییر را که به آسانی شناخته میگردد با مملکتی که عادات و آداب و مناظرش بر او مجهول بودند و تنها آن را از راه شایعات ضد و نقیض، یا از طریق کتابها که اغلب نادرست است، شناخته بود، مقایسه میکند.
خیالاتی کاملا شاعرانه که امروز بسیار پیش پا افتاده است، از مغزش گذشتند و شاید هم بیاراده، به آرزوهای دلش جواب گفتند، این آرزوها بیشتر مشکل پسند بودند تا حساس، و دست نخورده بودند تا پژمرده و افسرده.
با خویش میگفت:«اینها، زیبا و متمول و مشخصترین زنان پاریساند، در اینجا سرشناسان روز، وکلای زبردست، اشراف و ادبای مشهور جمعاند، اما در آنجا، هنرمندان و مردان توانا و با این وجود، در اینجا، تنها راز و نیازهای بی اهمیت، عشقهای زودگذر، لبخندهایی که هیچ چیز زا بیان نمیکند.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۴۵ مگابایت |
تعداد صفحات | 286 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۳۲:۰۰ |
نویسنده | اونوره دو بالزاک |
مترجم | علی اصغر خبره زاده |
ناشر | انتشارات نگاه |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Femme de trente ans, 1,909. |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۴/۲۷ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 35,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
بسیار خسته کننده با ترجمه پر از سانسور عشقهای غیر واقعی که باعث بیماری و غصه میشن و در اخر ترک خانه توسط هلن با مردی جانی که ۵دقیقه قبل با هم اشنا شدن من که منتظر پایان رمان بودم بالزاک نویسنده بر جسته ای است ولی من از این کتاب حس خوبی نگرفتم
به نظرم کتاب سانسور شده. خیلی توصیفات زیادن و جو کتاب افسرده کنندس. نکته اخلاقیشم اینه اگر خیانت کنی (حالا به هر علتی) و عفت را زیر پا بگذاری یا کاری در این دنیا کنی همین دنیا جزاشو میبینی.
من نسخه چاپی این کتابو خوندم ، کشش کتاب برام کم بود ، روند پیشرویش و توصیفاتشو خیلی دوست نداشتم اما هر کتابی حرفی داره برای گفتن! ولی چیزی که باعث از هم گسیختگیش میشه اینه که سانسور شده
من نسخه چاپی و ترجمه دکتر آریان رو خوندم کتاب یه مقدار ضعف در داستان پردازی داره ولی ایده کلی داستان رو دوست داشتم و دوروزه تمومش کردم.
من نسخه ی چاپیش رو خوندم. فوق العاده مزخرف بود مخصوصا ترجمه ش. تا شصت صفحه بیشتر نتونستم ادامه بدم.
ترجمه ی علی اصغر خبره زاده فاجعه اس. این کتاب رو بهتره با ترجمه روان و شسته رفته ی (ادوارد ژوزف) مطالعه کرد
حوصله سر بر و خسته کننده تموم کردن این کتاب برام مثل یه کابوس بود
لطفاً چندتا رمان عاشقانه خوب اگر خوندید هم معرفی کنید ممنونم
بفرمایید ذکر مصیبت