یک روز خرگوش به دوستانش گفت: بچهها یک خبر جدید دارم. ما میخواهیم به یک خانه بزرگتر برویم»
بچهها به خرگوش که خیلی خوشحال بود، تبریک گفتند و قول دادند برای جمع کردن وسایلش به او کمک کنند.
چند روز قبل از اسبابکشی، خرگوش با کمک دوستانش، وسایلش را جمع کرد. او کتابهایش را درون جعبه گذاشت و اسباب بازیهایش را هم توی کیسهای ریخت. مادرش هم وسایل خانه را جمع کرد. بعد آنها تمام جعبهها را توی یک کامیون گذاشتند و به خانه جدیدشان رفتند.