اگر شما یک مادر هستید، و بدون توجه به اینکه شریک زندگیتان کیست، من شرط میبندم که سهم بزرگی از مسئولیت نگهداری و ساماندهی خانه بر روی دوش شما قرار دارد. من اغلب همسرم را با این حرف شوکه میکنم وقتی به او میگویم در زندگی بعدی، میخواهم بهعنوان یک شوهر زندگی کنم... و به او میگویم با من ازدواج کن. از من میشنوید، این پیشنهاد خوبی است. این توهین به شوهرم یا شریک زندگیام محسوب نمیشود- فقط واقعیتی است که مادرها تمایل دارند بیشتر کار کنند. و در سالهای کسب تجربه من در ارتباط با سایر خانوادهها، این سؤال پیش میآید که آیا این درست است که مادر بیرون از منزل کار میکند یا نه. مراقبت از خانواده کاری است که ما در جایگاه مادر خانواده انجام میدهیم. این خصلت در ذات ماست و حتی اگر سعی کنیم نمیتوانیم دست از آن بکشیم.
هر کدام از کابوسهای نظافت و مرتبکردن روزانه شما را دیوانه میکند، میتوان در اینجا پادزهری برای آن پیدا کرد- از برخورد با دفترکار خانگی شما تا جعبهی عکسهایی که آن را در یک آلبوم نگه میدارید، پیداکردن راه برای وسایلی که نمیخواهید و لازم ندارید چه باید بکنید، اما به نظر میرسد که نمیخواهید از شر آن خلاص شوید. هیچ سنگی بدون رها کردن از جلوی درب منزل شما به عمیقترین گوشه رایانه و یا حافظه رایانه شما نخواهد رفت. مهمتر از همه، این کتاب نشان میدهد که چگونه هر یک از اعضای خانواده شما میتوانند راحتتر نفس بکشند، شادتر زندگی کنند، کت خود را آویزان کنند، برای خود مشاوره پیدا کنند، قبل از فاسدشدن شیر آن را استفاده کنند و حتی درب کمد خود را بدون گریهکردن یا بستن چشمانشان باز کنند. آیا اینها خوب به نظر نمیرسند؟