در گذشتههای دور پیرمرد عروسک سازی به نام آلبرت زندگی میکرد.
اون از خاک اره عروسک و اسباب بازی درست میکرد.اما بچهها عروسک های اون رو دوست نداشتن.
عروسکهای آلبرت خیلی زشت و کج و کوله بودن. یک روز یک فرشته مهربون که ناراحتی آلبرت رو دید،تصمیم گرفت تا به اون کمک کنه…