بگذار شگفتتر از آنچه که گفتیم بگوییم: حتی اگر پیامبر در غدیر خم پس از آنکه دستور داد زمین را جارو کنند و مردمِ حیرتزده و در آن گرمایِ سوزان گرد آیند و منتظر مانْد تا رفتهها از راه برگردند و عقب ماندهها برسند و در برابر بیش از صدهزار نفر بر جهاز شتران بالا میآمد و دست علی را میگرفت و دقائقی همچنان که او را بر سر دست گرفته بود چنانچه زیر بغل هر دو پدیدار گشته بود ـ وی را به مردم نشان میداد و حتی یک جمله که سهل است بلکه یک کلمه نیز حرف نمیزد و چهار پنج دقیقه علی را بر امت خویش نشان میداد و سپس بی آنکه دستور دهد به او تهنیت گویند بلافاصله دستور کوچ میداد و جمعیت رهسپار منازل خود میشدند همین عمل وی نشانگر این حقیقت بود که این علی برگزیدهترین فرد امت محمّد است و پیامبر با همین عمل که بر ناقدان بصیر و معنایاب امت خویش به نمایش گذاشته خواسته است بیتأیید و تأکید یک جمله، یک کلمه و حتی یک حرف، برتری این منتخب را بنمایاند. تا هرکه خردِ فهم و نقدِ نمایش و ظرفِ معنا و درک محاکا و حسنِ دریافت و شعورِ رهیافت به کنایههای لطیف و اشارات ظریف و دقائق عمیق را دارد از همان خاموشی و سکوت او و از همان حرکات و سکنات بیتوجیهِ حتی یک لفظ او به حقیقت منظور و مرادِ باطن و این نماد سازی بسیار ظاهر و پر نور او راه ببرد و حقیقت را اگر کور و گنگ، و کودن و خنگ نیست به تصریح و تلمیح، توضیح و ترجیح دریابد. فاعبتروا یا اولوالابصار: «تا بیدار شوند مردگانِ پندار و خفتگانِ خوار»