«خانهروان» داستان هفت نسل است در گستره سه قرن و دو قاره. داستان زندگی و زنده ماندن، ایمان و تردید، داد و بیداد، درهمشکستن و از نو ایستادن، بخشش و فراموش نکردن و داستان آب و آتش. رمانی عظیم که در آن داستان انسانهایی که ماندند و هراسشان از آتش نقل میشود و آنهایی که برده شدند و وحشتشان از آب.
سرنوشت برای افیا و اسی، دو خواهر ناتنی و بیخبر از وجود یکدیگر، دو مسیر متفاوت را برگزیده و یا جسی ما را همراه این دو در این مسیر طولانی که تا شش نسل پس از آنها طول میکشد با خود میبرد. از سرزمینهای داخلی و ساحلی غنا در قرن هجدهم تا پنبهزارهای جنوب آمریکا، تا معادن زغالسنگ آلاباما، تا ایالتهای آزاد شمالآمریکاو تا کالیفرنیا و غنای امروز ادامه پیدا میکند.
خانهروان داستان تکاندهنده انسانهاست که با وسعت و کششی کمنظیر و با نثری پراحساس همه ما را به فکر وامیدارد که هم نقش نسلهای گذشته را در ستمی که رفته به یاد آوریم و هم به وظیفه خود در قبال ستمی که همچنان میرود بیندیشیم.
خانهروان (Homegoing) آیین سوگواری ویژهای در میان سیاهپوستان آمریکاست که باور دارند پس از مرگ، روح آزاد میشود تا به سوی زندگی بهتر برود. به باور بردههای اولیه که بنیانگذاران این رسم بودند، روح پس از مرگ به خانه واقعیاش یعنی آفریقا بازمیگردد.