کتاب « معلم جامعهشناسی؛سوت بزن!: چگونه آموختیم دست از تدریس جامعه شناسی بردارم و به سوت عشق بورزم!»، نوشته امیر مهاجری است.
امیر مهاجری در این کتاب مجموعه خاطرات پنج سال تدریس خود را در مدرسه نوشته است. تجربه تدریس همیشه میتواند تجربهای متفاوت باشد، به خصوص که نسلهای جدید، دنیاهای تازهای را زندگی میکنند که ممکن است از دید یک معلم تازهکار به نظر عجیب برسد. تلاش برای برقراری ارتباط با این نسل و فهم دنیای عجیب و درعینحال دوستداشتنیشان، تلاشی است که میتواند از هر انسانی یک معلم موفق بسازد.
در بخشی از کتاب «معلم جامعهشناسی سوت بزن!» میخوانیم:
«معلمی شغل آبا و اجدادی ماست. تو خانواده ما ارثیه.
من هم به تبعیت از این سنت، معلم شدم. البته به تعبیر دقیقتر: دبیر دبیرستان. با مدرک فوقلیسانس جامعهشناسی، دبیر علوم اجتماعی بودم و اوضاع بر وفق مراد بود تا اینکه یه موضوع توجهم رو جلب کرد:
سرباز معلمی! یعنی آموزشوپرورش یه عده رو بدون هیچ تخصصی تو زمینه تدریس و صرفن به این علت که حداقل دیپلم دارن بعد از دوره آموزشی جذب میکنه و میفرسته مدارس. اینجا بود که اذیت شدم و احساس کردم شغلم یه حرفه تخصصی نیست و کلن از عهده هر دیپلم به بالایی برمیاد.
احساس غیرمفید بودن داشتم. میخواستم به خودم ثابت کنم که شغلم یه تخصصه، یا حداقلش اینه که من تو کارم حرفهایام.
برگزاری مسابقات الگوهای برتر تدریس این فرصت رو برام فراهم کرد که خودم را بسنجم. با شور و مطالعه بسیار وارد گود شده و تو شهرستان و استان اول، و به عنوان نماینده استان کردستان راهی مسابقات کشوری الگوهای برتر تدریس مبتنی بر ICT شده و جز منتخبین (رتبه اول قرار گرفتم) و به تمام اون چه میخواستم رسیدم.
بله من امیر مهاجری حالا به عنوان یه حرفهای به خودم و شغلم نگاه میکردم. همه چیز بعد از بازگشت به شهرم شروع شد. وقتی برگشتم در کمال ناباوری دیدم نفر اول تدریس علوم اجتماعی کشور رو فرستادن که آمادگی دفاعی تدریس کنه!».