ماجرای این کتاب با اعتصاب کارگران روزمزد کشاورزی در ناحیه خرز در فصل خوشهچینی آغاز میشود. گارد ملی به بازداشت و شکنجه کارگران اعتصابی کمر همت بسته است تا درس عبرتی به سایر اعتصابیهای کارگر باشد. از بین اعتصابکنندگان جوان کارگری به نام آنتونیو به دنبال بازداشت و زخمهای کاری شکنجهگران جان میسپارد. در این ماجرا همه خود را به نفهمی زدهاند، قضات دادگستری و شهود، همه کر و لالند، کسی چیزی ندیده است...